>

207
نسيم حديث

دو هلاك كننده اساسى بشر : حرص سلطه گر بر انسان و هوا و هوس مسلّط بر او ، مهلك سوم را همان اعجاب انسان به خويشتن مى شمرد و سپس اين گونه مى فرمايد:
وهو محبط العمل، و هو داعية المقت من اللّه سبحانه؛ 1 و آن ـ يعنى عجب ـ ، تباه كننده عمل و كشاننده نفرت خداى سبحان است.
جالب توجه آن كه از ميان اين سه عامل اساسى هلاكت ، تنها ، عُجب مورد توصيف قرار گرفته و به سرّ هلاكت بار بودن آن اشاره شده است. 2 ما روايات متعددى در باره حبط عمل داريم كه اين مسئله را تأييد مى كند 3 .
امام على عليه السلام افزون بر حديث پيشين ، احاديث ديگرى نيز در اين زمينه دارد ، همچون « العجب هلاك 4 ؛ خودپسندى هلاكت است» ، و « هلك من رضى عن نفسه ووثق بما تُسَوّلُه له؛ 5 هر كس از نفس خود خشنود شود و به آنچه برايش آراسته است ، اعتماد كند ، هلاك گردد» .
و آخر اين كه ، مى توان حديث وارد شده در نهج البلاغة را ناظر به همين موضوع دانست: « قد خاطر من استغنى برأيه ؛ 6 آن كه تنها با رأى خود ساخت ، خود را به خطر انداخت» .
امام خمينى رحمه الله به حديث ديگرى براى اثبات هلاكت بار بودن عجب ، استدلال كرده اند. حديث گزارش دهنده وحى الهى به داوود پيامبر عليه السلام ؛ آن گونه كه در اين حديث آمده است ، خداوند متعال به داوود عليه السلام مى فرمايد:
اى داوود ! گنهكاران را بشارت ده و صديقات را بترسان. داوود مى پرسد: چگونه آنان را بشارت دهم و اينان را بترسانم؟! و خداوند مى فرمايد: گناهكاران را بشارت ده كه من توبه آنان را مى پذيرم و از گناه آنان درمى گذرم، و صديقان را بيم ده كه به اعمال

1.عدة الداعى ، ص ۲۲۱ .

2.گفتنى است اين بخش ، در منابع ديگر حديثى نيامده است. ر. ك : مشكاة الأنوار ، ص ۴۵۰ ، ح ۱۸۱۴ ؛ معجم الأوسط ، طبرانى ، ج ۵ ، ص ۳۲۸ ، ح ۵۴۵۲ . اما در آيه ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره كهف ، و نيز حديث ۷۶۷۷ كنزالعمّال مورد اشاره قرار است .

3.ر. ك : عنوان «عجب» از موسوعه بزرگ ميزان الحكمة .

4.الخصال ، ص ۵۰۶ ، ح ۳ .

5.عيون الحكم و المواعظ ، ح ۹۳۳۱ ؛ غرر الحكم ، ح ۱۰۰۲۷ .

6.نهج البلاغة ، حكمت ۲۱۱ ؛ الكافى ، ج ۸ ، ص ۲۲ ، ح ۴ .


نسيم حديث
206

ج زيان هاى عجب

امام خمينى رحمه الله پس از بيان مراتب عجب در هر دو گونه عُجب به معصيت و عُجب به طاعت ، فصل مستقلى را به آثار عُجب اختصاص داده ، اما نامى بر آن ننهاده اند . ما بر اساس محتواى مطالب ارائه شده ايشان ، آنها را تحت عناوينى چند ارائه مى دهيم.

1 . هلاكت

ايشان ، عُجب را بنفسه ، از مهلكات و گناهان بزرگ مى داند و آن را نابود كننده ايمان و تباه كننده اعمال انسان مى خواند. ۱ امام ، خود ، مستند روايى چنين حكم سنگينى را ارائه داده اند و افزون بر استدلال به حديثى كه عجب را از گناه شديدتر مى خواند ۲ ، به حديث « من دخله العجب ، هلك » ۳ نيز استناد كرده اند .
به گمان اين قلم ، امام خمينى رحمه الله از شديدترين و اساسى ترين زيان عجب آغاز كرده اند؛ چه انسان ، همه اعمال و اخلاق و فضائل را براى رسيدن به سعادت مى خواهد ، و نرسيدن به آن و افتادن به كوير هلاكت ، سخت ترين و بدترين سرنوشت اوست. از همين رو ، روايات متعدد ديگرى به اين فرجام دردناك شخص خود شيفته ، تصريح كرده و آن را از اسباب هلاكت انسان دانسته اند. اين هشدار ، از آغاز پيدايش اسلام و حتى پيش از آن نيز وجود داشته است. پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله فرموده است:
ليس عبد يتعجّب بالحسنات إلّا هلك؛۴هيچ بنده اى نيست كه از نيكى هاى خود خرسند شود ، جز آن كه هلاك گردد.
و اندرز لقمان به فرزندش نيز در اين باره گذشت.
در حديثى ديگر از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ، به علّت اين امر ، اشاره شده است. پيامبر صلى الله عليه و آله با بيان

1.چهل حديث ، ص ۱۶۶ .

2.امام صادق عليه السلام : «إنّ اللّه علم أنّ الذنب خير للمؤمن من العجب ولولا ذلك ما ابتلى مؤمن بذنب أبدا» ، الكافى ، ج ۲ ، ص ۳۱۳ ، ح ۱ .

3.الكافى ، ج ۲ ، ص ۳۱۳ ، ح ۲ از امام صادق عليه السلام ، گفتنى است امام خمينى اين حديث را از الأمالى صدوق نقل مى كند كه از امام على عليه السلام است. ص ۵۳۲ ، ح ۸۱۷ .

4.عدة الداعي ، ص ۲۲۲ ؛ مشكاة الأنوار ، ص ۵۳۹ ، ح ۱۸۰۸ .

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64399
صفحه از 369
پرینت  ارسال به