>

217
نسيم حديث

معرض نمايش برنياورد و خودنمايى نكند. متاع فاسد زشت را به بازار مكاره نبرند، ولى چون خود را كامل ديد و اعمال را قابل، در صدد جلوه برآيد و خودفروش گردد. ۱
استنتاج منطقى امام خمينى رحمه الله ، به راحتى قابل پذيرش مى باشد و قرآن اين افراد را ، زيان كارترين آدميان مى داند. كسانى كه كارهاى زشت مى كنند ، اما مى پندارند كه كار نيكو مى كنند. ۲
بر اين اساس و همان گونه كه امام خمينى رحمه الله ۳ در چند سطر بعد مى گويند ، مى توان همه مفاسد و آثار زيان بار ريا را به عُجب نيز نسبت داد و بر بار گرانبار و زيانبار خودپسند افزود.
امام خمينى رحمه الله در پايان شمارش مفاسد فراوان عجب مى فرمايد :
مفاسد ديگر نيز از خود عجب ، بى واسطه يا به وسايط بروز كند، كه شرحش موجب تطويل است. پس شخص معجب بداند كه اين رذيله ، تخم رذائل ديگر است و منشأ امورى است كه هر يك را براى هلاك ابدى و خلود در عذاب خود ، سببى مستقل است .
مى توان اين تعدد مفاسد را در روايات پى گيرى نمود ، و زيان هاى اجتماعى عجب را تحت عنوان هايى مانند دورى فرد خودپسند از مردم و تنهاشدنش ، دشمن شدن او با ديگران و فراوان شدن ناراضيان از وى ، و نيز فراهم آمدن زمينه هاى تسلط نابكاران بر او دسته بندى كرد و افزون بر آن ، به ديگر آثار و تباهى هاى اخروى عجب اشاره نمود ، اما براى كوتاه شدن مقاله ، دامن سخن برمى چينيم.

د - درمان عجب

1 . شيوه امام خمينى رحمه الله

كتاب هاى اخلاق ، عجب را بر حسب مبادى پيدايش آن تقسيم مى كنند و راه درمان هر يك را پيشنهاد مى دهند. آنان ، همچنين راه حل اساسى ناظر به ريشه اساسى عجب را نيز

1.چهل حديث ، ص ۱۷۲ .

2.سوره كهف ، آيه ۱۰۳.


نسيم حديث
216

تكبّر مبتلا كند.
پيش از ارائه مستند روايى ، بهتر است به تفاوت كبر و عجب ، اشاره كنيم. عُجب ، دوست داشتن و تحسين خود است ، بدون آن كه در اين ميان ، خود را با ديگران بسنجد . به عبارت ديگر ، لازم نيست كه شخص معجب ، همواره خود را از ديگران بهتر ببيند ، بلكه كافى است كه اعمال خود را زيبا و فراوان و پر ارزش بپندارد ؛ خواه از اعمال ديگران بيشتر باشد و يا نباشد ، اما به طور معمول و در اكثر موارد ، اين زيبابينى به برتربينى سوق مى يابد و كبر متولد مى شود.
حقيقت كبر ، بزرگ شمردن خود از ديگران است و اين ، افزون بر كوچك ديدن ديگران كه از آثار عجب است ، خود ديدن و بزرگ شمردن خود را هم نياز دارد. از اين رو ، در نقل ديگرى از حديث مشهور «جنود عقل و جهل» ، امام كاظم عليه السلام عُجب را در مقابل خشوع قرار داده ، و چون خشوع با گردن فرازى و تكبّر متضاد است ، عجب با تكبّر ملازم و همراه مى شود. ۱

7 . خودنمايى

اگر انسان ، اعمال و كارهاى خود را زشت و ناقص ببيند ، نه تنها اشتياقى به اطلاع ديگران از آنها نخواهد داشت ، بلكه سعى در پنهان داشتن آنها خواهد داشت. عُجب و خود پسندى ، مانع ديدن نقص ، كمبود و زشتى هاى عمل مى شود و آنها را در ديده تار خود پسند ، زيبا جلو مى دهد و با يارى شيطان ، آنها را تمام و قابل ستايش مى بيند و از اين رو ، به ارائه آنها مى پردازد و دوستدار آگاهى ديگران از آنها مى شود. امام خمينى ، اين اثر زيان بار عُجب را چنين توضيح مى دهد :
و از مفاسد ديگر آن كه ، انسان را به ريا وادار كند ؛ زيرا كه انسان، نوعا اگر اعمالش را ناچيز شمارد و اخلاقش را فاسد داند و ايمانش را قابل نشمارد و معجب نباشد به ذات و صفات و اعمال خويش ، بلكه خود و همه چيز خود را زشت و پليد داند ، آنها را در

1.ر . ك : تحف العقول ، ص ۴۰۲. گفتنى است نقل كلينى در الكافى ، جمله «الخشوع ، العجب» را ندارد. و نيز ر . ك : غرر الحكم ، ح ۴۱۶۸ كه عجب به حكومت و فرمانروايى را ، موجب پيدايش غرور و نخوت مى داند .

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64456
صفحه از 369
پرینت  ارسال به