>

219
نسيم حديث

اگر او بگويد من محض صاحب كار اين عمل را كردم ، او را تكذيب مى كنيد. آيا شما دروغگو نيستيد كه مى گوييد نماز مى گزارم براى تقرّب به خدا؟ آيا اين نماز شما براى نزديكى به خدا است، يا براى تقرّب به زن هاى بهشت است و رسيدن به شهوات؟ فاش بگويم، پيش عرفاى باللّه واولياى خدا ، تمام اين عبادات ما، از گناهان كبيره است. ۱
امام خمينى رحمه الله با اين سخنان ، موجب عُجب به طاعت را كه همان ، خالصانه و مقرّبانه پنداشتن عمل است ، از ميان برمى دارد و جايى را براى افتخار و باليدن به عمل و ناز و غنج و دلال بر خداوند باقى نمى نهد. امام در چند سطر بعد ، به اين حمله شديد ، ادامه مى دهد و به سرّ و راز و رمز ريايى بودن اعمال ما اشاره مى كند:
اين عبادت من و تو، با معصيت اهل عصيان كه اشدّ آنها ريا است، چه فرقى دارد ؛ زيرا كه ريا شرك است و بدى و بزرگى آن، از جهت آن است كه عبادت را براى خدا نكردى. تمام عبادات ما شرك محض و شائبه خلوص و اخلاص در آن نيست ، بلكه رضاى خدا به طريق اشتراك هم در آن مدخليت ندارد ، فقط براى شهوات و تعمير اداره بطن و فرج است. ۲
امام ، پيشتر مى رود و نتيجه مى گيرد كه ما نه تنها حقّ و اجازه خشنود شدن از اعمال خود را نداريم و نه تنها نمى توانيم آنها را موجب فلاح و رستگارى خود بدانيم ، بلكه بايد از آنها استغفار كنيم و با خجالت و سرافكندگى ، به تقصيرهاى عمدى و سهوى خود در آنها اعتراف كنيم و حتى از دروغ هاى گفته شده در نماز و حج و ساير عبادت خود ، توبه كنيم. امام مى فرمايد:
آيا دروغ نيست قول تو كه مى گويى: ربّ العالمين ، با اين كه ربوبيت را در همين عالم براى غير ثابت مى كنى؟ آيا توبه ندارد ، خجالت ندارد ايّاك نعبد وايّاك نستعين؟ آيا تو عبادت خدا مى كنى يا عبادت بطن و فرج خود؟ ... آيا تو براى سيّد مظلومان اقامه عزا مى كنى ، به سر و سينه براى او مى زنى، يا براى رسيدن به آمال و آرزوى خودت؟ ۳
امام در پايان هجوم يكسره خود كه صفحات متعددى را از شرح حديث سوم ، در كتاب

1.چهل حديث ، ص ۱۸۰ .

2.همان .

3.همان ، ص ۱۸۳ .


نسيم حديث
218

بيان نموده اند ، اما امام خمينى بر خلاف اين شيوه ، تنها يك راه حل اساسى و كلّى ارائه مى دهد. امام ، اين شيوه را از آن رو برگزيده است كه روش رايج كتاب هاى اخلاقى را ، تنها ، نوشتن نسخه براى بيمار مى داند كه نقش استاد و نويسنده اخلاق در اين ميان ، منحصر به مشاور و راهنماى طريق گشته است و حال آن كه معلّم اخلاق ، بايد محرّك هم باشد و انگيزه هاى سير و حركت را به متعلّم بدهد و افزون بر ارائه دارو به بيمار ، او را به استفاده از آن ترغيب كند و به روشنى وى را متوجه بيمارى اش و خطرات آن بنمايد. امام رحمه الله ، در مقدمه كتاب «شرح حديث جنود عقل و جهل» ، به اين روش خود ، تصريح كرده و آن را توضيح داده ۱ و در كتاب «چهل حديث» ، آن را به كار برده است. امام براى درمان بيمارى عجب ، با صراحت و كوبندگى تمام ، زشتى باطنى اعمال و به ويژه عبادت هاى ما را به رخ مى كشد و مى فرمايد: اگر كسى به مفاسد عجب ، توجه پيدا كند و به اخبار و آثار وارده از رسول اكرم و اهل بيت آن سرور ، رجوع كند ، برخود لازم مى داند كه در صدد اصلاح نفس برآيد و خود را از اين رذيله ، پاك و ريشه آن را از باطن نفس براندازد ، كه مبادا خداى نخواسته با اين صفت زشت به عالم ديگر منتقل شود. ۲ آن گاه امام خمينى با تفصيل تمام ، به ارائه نقص هاى ريز و درشت اعمال و طاعات ما مى پردازد ، و نقطه ثقل حمله كوبنده و هجوم همه جانبه خود را بر ريايى بودن همه طاعات ما قرار مى دهد ، و خواستار آن مى شود كه به اين نكته رهنمون گرديم و بفهميم كه هيچ عبادتى را براى حق نكرده ايم و تمام عبادات ما براى رسيدن به شهوات نفسانى و نشستن در تخت هاى زمرّدين و هم آغوش شدن با لعبت هاى شوخ و شنگ بهشتى و پوشيدن لباس هاى حرير و استبرق و سكنا كردن در قصرهاى نيكومنظر و رسيدن به آرزوهاى نفسانى بوده است. ۳ امام سپس مى پرسد :
آيا بايد اينها را كه تمام براى خودخواهى و پرستش نفس است، به خدا نسبت داد و پرستش حق دانست؟ آيا شما با عمله اى كه براى مزد كار مى كند، چه فرقى داريد؟ كه

1.شرح حديث جنود عقل و جهل ، ص ۱۳.

2.ر. ك : چهل حديث ، ص ۱۷۳ .

3.ر. ك : چهل حديث ، ص ۱۷۹ .

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64863
صفحه از 369
پرینت  ارسال به