3 . سكوت
شيوه ديگرى كه در روزهاى نخستين ورود مصيبتْ كارگشاست ، سكوت و خاموشى است. شِكوه كردن و سفره دل دردمند خود را پيش هر كس باز نمودن ، تنها نتيجه اش خوار شدن و سبُك كردن خود است و كمكى به تخفيف درد ناشى از مصيبت نمى كند. به عبارت ديگر ، برون ريزى به هنگام مصيبت ، توصيه نشده ، بلكه سكوت و خاموشى ، راه جلوگيرى از فرسودگى اعصاب و روان در رويارويى با مصيبت است. سكوت ، به احتمال فراوان ، فرصت خلاقيت و كشف راه حل و جبران صدمه هاى ناشى از حوادث زندگى را به ذهن مى بخشد ، و به انسان فرصت مى دهد تا به چرايى و يا بزرگى و كوچكى مصيبت بينديشد و شيوه هاى رويارويى با آن را بيابد.
پس از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ، برخى از بنى هاشم ، چنان بهت زده و ناراحت شدند كه بدون توجّه به حال و وضعيت خود ، بر سر و روى خود مى كوفتند و بى تابى مى نمودند ، امّا امام على عليه السلام ، به تصريح خود ، سكوت و خاموشى گزيدند و بدين وسيله ، با فقدان عزيزترين موجود هستى ، كنار آمدند. ۱
4. گفتگو با خدا
بسيارى ، نه توانايى ساكت ماندن و هيچ نگفتن را دارند و نه خواهان شكوه كردن و اظهار نارضايتى هستند. نه مى توانند شكايت نكنند و نه مى خواهند كه از خدا گله كنند. آنان ، نمى خواهند با چون و چرا كردن و شكايت نمودن و ناسزاگويى به كون و مكان ، كفرگويى را عيان سازند. روايات ما ، به اين دسته افراد توصيه كرده است كه سفره دل خود را نزد خدا و يا دوستان حقيقى خويش بگشايند و اعتراض هاى خود را به ناكام بودن جوان از دست رفته و نيازمند بودنِ مالْ باخته و ضعيف و پير و ناتوان بودنِ فردِ زخمى شده ، نزد خداوند ببرند.