>

233
نسيم حديث

«وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَـادَى فِى الظُّـلُمَـتِ أَن لَا إِلَـهَ إِلَا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّلِمِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَـهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذَ لِكَ نُنجِى الْمُؤْمِنِينَ» ؛ ۱
و صاحب ماهى [ يونس ] را ياد كن، آن گاه كه با خشم از ميان مردم رفت و پنداشت كه ما هرگز بر او تنگ نهى گيريم و [ چون ماهى او را بلعيد ]درون تاريكى ها ندا در داد كه خدايى جز تو نيست، تو منزّهى و من از ستمكاران بوده ام. پس دعايش را مستجاب كرديم و او را از غم آزار نجات داديم و مؤمنان را اينگونه نجات مى دهيم.
عبارت پايانى آيه ، اين نويد را به همه مؤمنان مى دهد كه خداوند نداى هر مؤمنى را مى شنود و او را از اندوه مى رهاند.
ذكر «لا حول و لا قوّة إلّا باللّه » نيز تأثيرى تام دارد. اين ذكر ، كه به معناى انحصار نيروى دگرگونى ها و فراز و فرودها در دست خداست و در بخش سوم مقاله به آن اشاره مى كنيم ، مانند آيه استرجاع « إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَيْهِ » ، به مصيبت ديده ، نگرش بنيادين مى دهد و او را به سلاحى پيشگيرانه از اندوه مجهز مى سازد. اگر هر چرخشى در جهان و هرگونه تغييرى در دنيا به دست حق مطلق است و همه چيز از آن اوست و به سوى او باز مى گردد ، چرا اندوه و چرا غم ؟
ذكر استرجاع ، در روايات متعددى مورد سفارش قرار گرفته است. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به دخترش حضرت فاطمه عليهاالسلام ، به هنگام احتضار مى فرمايد :
قولى إذا ما متّ: إنّا للّه و إنّا إليه راجعون، فإنّ لكلّ إنسان بها من كلّ مصيبة معوضة؛۲چون از دنيا رفتم، بگو: ما از آنِ خداونديم و بى گمان همگى ما به سوى او باز مى گرديم، كه هر انسانى در برابر هر مصيبتش، جايگزينى دارد.
و نيز امام على عليه السلام به هنگام شنيدن خبر فقدان مالك اشتر ، همين ذكر را بر زبان جارى مى سازد. ۳

1.سوره انبياء ، آيه ۸۷ و ۸۸ .

2.الطبقات الكبرى ، ج ۲ ، ص ۳۱۲.

3.الغارات ، ج ۱ ، ص ۲۶۴.


نسيم حديث
232

بى گمان خداوند، شكيبايى را به اندازه مصيبت، فرو مى فرستد. إذا صبرت فللتَ حدّها؛۱ و شكيبايى، تيزى مصيبت را مى زدايد و آن را براى انسان قابل تحمّل مى سازد.
رهنمون كردن مصيبت ديده به اين معرفت والا و تكرار و تلقين آن ، در بالا بردن روحيه او مؤثر و براى باورمندان سخنان اهل بيت عليهم السلام تسلّى بخش است. معناى تسليت دادن به هنگام تعزيت نيز ، چيزى جز اين معنا نيست. در برخى از روايات ، به ضرورت نزول سلوت اشاره كرده و آن را از منّت هاى خداوند بر آدميان ، به منظور حفظ نسل و زندگى آنان دانسته اند. ۲ جالب توجه است كه اين سلوت الهى ، بر دردمندترين فرد خانواده فرود مى آيد و او را تسكين مى دهد؛ كه اگر چنين نباشد ، دنيا سامان نمى گيرد و آباد نمى گردد. ۳

7 . عبادت و ذكر

در ميان رفتارهاى ائمه عليهم السلام به هنگام مصيبت ، نماز خواندن ، صدقه دادن ، روزه گرفتن و ذكر گفتن نيز روايت شده است. در باره رويارويى امير مؤمنان با مصيبت هاى مهم زندگى اش ، روايت شده است كه هزار ركعت نماز مى خواند و گاه به شصت نفر صدقه مى داد و سه روز را روزه مى داشت و فرزندانش را نيز به همين امور فرمان داد. ۴
اين عبادت ها ، افزون بر جلب محبّت خداوند و رضايت و رحمت الهى ، موجب فراموشى نسبى شخص نسبت به مصيبت وارده مى شود و او را به زندگى عادى باز مى گرداند.
ذكر نيز ، جايگاه ويژه اى در شيوه برخورد ائمه عليهم السلام با مصيبت دارد ، به ويژه اذكار ويژه اى مانند ذكر يونسيه كه برگرفته از قرآن است :

1.غرر الحكم ، ح ۴۰۱۴.

2.علل الشرائع ، ص ۲۹۹ ، ح ۱؛ الخصال ، ج ۱ ، ص ۱۱۲ ، ح ۸۷ .

3.الكافى ، ج ۳ ، ص ۲۲۷ ، ح ۱.

4.بحار الأنوار ، ج ۷۹ ، ص ۱۳۳ ، ح ۱۷ ، به نقل از دعوات راوندى ، ص ۲۸۷.

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64785
صفحه از 369
پرینت  ارسال به