مجموعه اين دو آيه و آيه اى كه در صدر مقاله آمد ، آن است كه ما به وسيله مصيبت هايى كه از جانب خدا براى ما پيش مى آيد ، امتحان مى شويم ، تنگدستى و سختى و قحطى و بيمارى و زلزله و مرگ و اندوه و همه بليّه هاى پى درپى ـ كه گاه سخت نفس گيرند ـ ، به اذن خدا و در چهارچوب برنامه ريزى او فرود مى آيد تا جوهره وجودى ما آشكار گردد. نگاهى اين چنين به مصيبت و توجه به حكيم بودن ، رحيم بودن و رؤوف بودن خداوند ، به سادگى ما را به اين نتيجه مى رساند كه مصيبت ها ، تصادفى ، بى حكمت و بيشتر از طاقت و وسع ما نيستند كه « لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَا وُسْعَهَا »۱ ، و خدا صبر را به اندازه مصيبت فرو مى فرستد. ۲ و به تعبير روايات ، انسان ، هدف هميشگى تيرهاى بلاست و هستى ما ، در تاراج هميشگى مصيبت. ۳
سنجيدن با مصيبت هاى بزرگ تر
درد مصيبت با توجه و به ياد آوردن آن ، مى پايد و انسان مى تواند با عنايت و اهتمام به دردهاى بزرگ تر ، دردهاى كوچك تر را از ياد ببرد. اگر ما خود را رهسپار سفر آخرت و ورود به برزخ و خروج از قبر بدانيم و روزى را در پيش رو بياوريم كه در پيشگاه عظمت و عدالت الهى ، با دستانى تهى و كوله بارى سنگين از گناه مى ايستيم و آماده پاسخگويى و حساب رسى مى شويم ، به هيچ روى به مصيبت هاى دنيايى ، با ديده عظمت و وحشت نمى نگريم. روايات به ما فرمان داده اند كه مرگ ، نيز برزخ و قيامت را ياد كنيم ، تا تحمّل مصيبت بر ما آسان شود. ۴ امام على عليه السلام فرموده است :
ما أصغر المصيبة مع عظم الفاقة؛۵چقدر مصيبت [دنيا] در برابر تهى بودن دستان ما در آخرت، كوچك است.