>

239
نسيم حديث

تقليل ارزش از دست رفته

اين شيوه كه بيشتر در مصيبت هاى مالى و دنيايى كاربرد دارد ، اين شناخت را به مصيبت ديده مى دهد تا ريشه رنج خود را دريابد. ما از آن رو خود را مصيبت زده مى دانيم كه غم از دست دادن شى ء گران بهايى را احساس مى كنيم. اصطلاح «از دست دادن» و «از دست رفتن» ، به گونه اى دقيق ، همين مفهوم را نشان مى دهد. حال اگر آن شى ء از دست رفته در نظر ما كم ارزش باشد ، دردِ كمتر و اگر پر ارزش باشد ، دردِ بيشترى احساس مى شود. روايات فراوانى به اين نكته توجه داده اند كه كم ارزش شدن دنيا نزد ما ، به آسان پذيرى مصيبت و تحمل راحت تر آن يارى مى رساند. امام باقر عليه السلام به نقل از امير مؤمنان عليه السلام مى فرمايد :
من زهد فى الدنيا، هانت عليه المصيبات؛۱هر كس به دنيا بى رغبت شود، مصيبت ها بر او آسان گردد.
و امام على عليه السلام در غرر الحكم و درر الكلم ، همين معنا را با واژه «لها عن الدنيا» (دل مشغول نداشتن به دنيا) گوشزد كرده است. ۲ امام سجّاد عليه السلام نيز بى ارزش ديدن دنيا را موجب ناپسند نداشتن مصيبت ها دانسته و عبارت «و لم يكرهها» را ، بر اين معنا و حديث افزوده است. ۳
اين ، به معناى استقبال از سختى و مصيبت و شتافتن به سوى خطر و درد و رنج است. چنين نگرشى به دنيا و دارايى ، شجاعت و جسارت اقدام و برخورد با هرگونه سختى را براى انسان به ارمغان مى آورد و قدرت تحمل هر درد جانكاهى را به روح انسانى هديه مى دهد ، كه «الشجاعة صبر ساعة» ۴ و يا «الصبر شجاعة» ، شجاعت ، يعنى اندكى پايدارى و شكيبايى . ۵

1.الكافى ، ج ۲ ، ص ۵۰ ، ح ۱.

2.ر. ك : غرر الحكم ، ح ۸۵۸۷ .

3.بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۳۹ ، ح ۲۵.

4.همان ، ص ۱۱ ، ح ۷۰.

5.نهج البلاغة ، حكمت ۸ .


نسيم حديث
238

همو ، پس از مصيبت پيامبر ، هيچ مصيبتى را بزرگ ندانست و به آسانى آن را بر خود هموار كرد. او در پى از دست دادن مالك اشتر ـ كه بهترين و فداكارترين كارگزار حكومتش و يار رزم و بزرگ ترين سردار بود ـ ، فرمود :
وطّنّا على أنفسنا على أن نصبر على كلّ مصيبة بعد مصابنا برسول اللّه ؛۱ما خود را بر تحمل هر مصيبتى پس از مصيبت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آماده كرديم.
اين معنا به امام على عليه السلام اختصاص ندارد و رواياتى چند ، ما را هنگام مصيبت ديدن ، به يادآورى مصيبت فقدان پيامبر صلى الله عليه و آله سفارش كرده اند. ۲
نكته باقى مانده در اين ميان ، امكان سنجش مصيبتِ خود با مصيبت بزرگ تر ديگران است. به عبارت ديگر ، لزومى به مقايسه ميان دو مصيبت شخصى نيست تا در صورت كوچك تر بودن مصيبت هاى قبلى ، نتوان از اين شيوه سود برد ، بلكه ديدن مصيبت بزرگ تر ديگرى و مشاهده تحمل و شكيبايى او ، به انسان جرأت مى بخشد و او را براى تحمّل مصيبتش آماده تر مى سازد. اساساً يكى از نقش هاى اسوه هاى زندگى و الگوهاى انسانيت در همين است ، ديدن تحمل آنان وقدرت تحمّل يافتن.
يك روان شناس و يا مشاور ، به هنگام مراجعه فرد مصيبت ديده ، مى تواند با بازخوانى حافظه فردى و يا تاريخى و ملّى او ، تجربه هاى تلخ پيشين ، اما سخت تر و بزرگ تر را در پيش ديد او بنهد و قدرت تحمل انسانى را به او نشان دهد.
در فرهنگ ما ، امام على عليه السلام ، امام حسين عليه السلام و زينب كبرى عليهاالسلام ، پس از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، بارزترين و محسوس ترين الگوهاى صبر و تحمّل هستند و هنوز تسليت بخش پدران و مادران شهيد داده و داغدار هستند. توجه به شيوه هاى رفتارى آنها به هنگام بروز مصيبت ها ، لازم است؛ همان گونه كه قرآن كريم به زندگى پيامبران و فرستادگان الهى همچون ايّوب و نوح و داوود و يعقوب و يوسف ، از اين منظر ، اشاره هايى كرده است. ۳

1.مستدرك الوسائل ، ج ۲ ، ص ۴۰۴ ، ح ۲۳۰۸.

2.ر. ك : بحار الأنوار ، ج ۸۲ ، ص ۸۴ .

3.سوره صافات ، آيه ۶۵ و ۷۶؛ سوره قمر ، آيه ۹ و ۱۰؛ سوره ص ، آيه ۱۷ و ۴۱ ؛ سوره يوسف ، آيه ۱۵ و ۳۳.

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 65049
صفحه از 369
پرینت  ارسال به