>

241
نسيم حديث

اى فرارى دهنده احزاب مشرك براى محمّد صلى الله عليه و آله ! اى چاره كننده كار فرعون براى موسى! اى رهايى بخش عيسى از چنگال ستمكاران! اى نجات دهنده قوم نوح از غرق شدن! اى رحمتگر بر بنده اش يعقوب و اى گشاينده كار و گرفتارى ايوب! اى نجات بخش يونس از تاريكى ها!....
همان گونه كه آشكار است ، يادآورى رهايى مصيبت زدگان از گرفتارى هاى بزرگ و تذكر قدرت و رحمت خداوندى براى گشودن همه گره ها ، پايان پذير ديدن مصيبت ها و در نتيجه ، كوچك شمارى آن را براى ما به ارمغان مى آورد. در دعايى ديگر ـ كه بنا به روايات ، هم پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و هم حضرت على عليه السلام آن را به هنگام سختى ها و گرفتارى ها مى خوانده اند ـ ، بر همين نكته تأكيد شده است و افزون بر مطالب دعاى قبلى ، به نجات ابراهيم از سلطه نمرود نيز اشاره گرديد است. گفتنى است ياد مرگ نيز در اين زمينه رهگشاست. مرگ ، همان گونه كه نقطه پايان خوشى هاى اين دنياست و از اين رو ، «هادم اللذات» ناميده شده ، نقطه رهايى و آزادى مؤمن از دنياى خاكى و زندان افلاكى اوست. اين نكته ، به ويژه در بيمارى هاى سخت و غيرقابل علاج ، تسكين بخش است.

3 . توجه به اصل جايگزينى

بزرگى مصيبت ، تابع بزرگى شى ء از دست رفته است. حال اگر بدانيم محتمل است كه شى ء ديگرى برابر با همان شى ء از دست رفته ، به ما برسد و يا با تحصيل شرايط و زمينه چينى مختصرى ، بهتر از آن نصيب ما مى گردد ، ناراحتى ما به ميزان قابل توجهى كاهش مى يابد. اين مسئله ، در زندگى روزمره ما به دفعات اتفاق مى افتد. ناراحتى شديد رانندگان صدمه ديده ، پس از ارائه بيمه معتبر از سوى مقصّر حادثه ، فروكش مى كند و تولد فرزندى به جاى فرزند از دست رفته ، تا حدود زيادى ، غم و غصّه را از چهره خانواده مى زدايد. بنا به روايت هاى متعدد ، خداوند اين جايگزين ها را به ما مى بخشد و آگاهى از اين راز هستى ، مايه تسليت امام على عليه السلام به اشعث مى شود. امام على عليه السلام براى تسليت از دست دادن پسر اشعث ، به نزد او مى رود و چنين مى گويد:
يا أشعث، إن تحزن على ابنك فقد استحقّت منك ذلك الرحم، و إن تصبر فى اللّه من


نسيم حديث
240

2 . پايان پذيرى

در داستان هاى كهن داريم كه پادشاهى از وزير خود خواست نگين انگشترى براى وى بسازد و بر آن جمله اى نقش كند كه چون در هر دو حالت غم و اندوه و سرور و شادى بدان بنگرد ، به حالت طبيعى بازگردد. از ميان پيشنهادهاى متعدد ، تنها جمله «اين نيز بگذرد» مقبول افتاد و اين همان نكته مورد اشاره روايات است. روايات ما ، بر اين تأكيد ورزيده اند كه سختى و تنگى دنيا ، رو به زوال دارد و به مانند نعمت آن ، مدتش معين و محدود است. امام على عليه السلام در باره دنيا چنين فرموده است:
ضرّها و بؤسها إلى نفاد، و كلّ مدّة منها إلى منتهى؛۱زيان و سختى آن رو به زوال است و همه هنگامه هاى آن رو به تمام.
در برخى از روايات ، اين پايان را به هنگام روى آوردن پياپى گرفتارى ها مى دانند. امام صادق عليه السلام خطاب به كسانى كه گرفتار تيرها و امواج سهمگين و پى درپى بلا مى شوند ، مى فرمايد:
إذا اُضيف البلاء إلى البلاء، كان من البلاء عافية؛۲چون بلا در پى بلا آيد، وقت عافيت در رسد.
در اينجا نيز نقش مشاور اين است كه با بازخوانى حافظه فرد مصيبت ديده ، او را به مصيبت هاى حل شده خود و ديگران متذكر شود و از راه تشابه احكام واقعه هاى مشابه ، چنين حكم براند كه اين مصيبت تازه ، مانند ديگر مصيبت هاى پيشين ، حل شدنى و موقت است. در ميان ادعيه ما ، اين يادآورى به چشم مى آيد. در متن دعايى كه پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله به امام على عليه السلام و فاطمه عليهاالسلامتعليم داد ، چنين آمده است:
يا هازم الأحزاب لمحمّد، يا كائد فرعون لموسى، يا منجى عيسى من أيدى الظلمة، يا مخلص قوم نوح من الغرق، يا راحم عبده يعقوب، يا كاشف ضرّ أيّوب، يا منجى ذى النون من الظلمات؛۳

1.كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۱ ، ص ۴۳۰.

2.تحف العقول ، ص ۳۵۷.

3.مكارم الأخلاق ، ج ۲ ، ص ۱۳۸.

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64593
صفحه از 369
پرینت  ارسال به