اگر به اين نكته توجه كنيم كه اجر اخروى و يا پاداش آن سراى جاويد ، بس فراخناك است و به هيچ روى قابل سنجش با زحمات و سختى هاى چند روزه و زودگذر دنيا نيست و تنها شرط نيل به آن را تحمل و صبر ببينيم ، به آسانى ، مصيبت را مى پذيريم ، به ويژه اگر به اين نكته واقف باشيم كه در هرچه خداوند براى بنده مؤمنش بخواهد ، خيرى نهفته است؛ چه عافيتش بخشد و چه به مصيبتش گرفتار كند. ۱ خدا ، خود ، اين نكته را فرموده است :
عبدى المؤمن لا أصرفه فى شى ء إلّا جعلته خيراً له؛۲بنده مؤمنم را به جايى و حالى درنياورم، جز آن كه آن را برايش خير قرار مى دهم.
ب - كفّاره گناه
ما در مسير زندگى خود ، از باتلاق معصيت مى گذريم و جان پاك و نهاد بى آلايش خود را آلوده مى كنيم ، اما مقصد نهايى بشريت ، بهشت قرب الهى است و تنها پاكان را حق ورود به آن است. اگر جان خود را از حمّام بلا و گرمابه رنج عبور ندهيم ، اجازه ورود نمى يابيم. مصيبت و بلا ، حمام روح ما هستند و براى شست و شوى جان ما ساخته شده اند. فراهم آوردن امكانات و زمينه اين جان شستن ، تكريم بنده و نه اهانت به اوست. اين ، همان معناى گفته امام صادق عليه السلام به يونس به يعقوب است:
أى يونس ! إنّ المؤمن أكرم على اللّه تعالى من أن يمرّ عليه أربعون لا يمحّص فيها ذنوبه، و لو بغمٍّ يصيبه لا يدرى ما و جهه؛۳اى يونس! مؤمن نزد خدا بزرگوارتر از آن است كه چهل روز بگذرد و گناهانش را پاك نسازد. هرچند با اندوهى ناشناخته باشد.
بر اين اساس ، آيه «وَ مَآ أَصَـبَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ»۴ ، هر مصيبتى كه به شما رسد ، به خاطر دست آوردهاى خودتان است ، براى ما گنهكاران آيه اى سخت ، اما