و چرا چنين نباشد؟! دينى كه معجزه جاويدانش ، از جنس گفتار است و گفته هاى پيامبران و صالحان و مؤمنان را با كافران و ناصالحان و شيطانيان باز مى گويد ، بايد كه پيروان حقيقى خويش را بر كاربرد شيوه گفتگو و بهره گيرى از روش جدال نيكو ترغيب كند. اغراق نيست كه قرآن را «كتاب گفتگو» بخوانيم: گفتگوى خداى رحمان با پيروان شيطان و جدال رسولان با ناشايستگان.
مرور اجمالى قرآن ، اين ادعا را تصديق مى كند و خواننده را با نگارنده همراه سازد كه شيوه اصلى هدايت در قرآن ، گفتگو است و بنيادى ترين ابزار مقابله نيز ، همان است و اين نه بدان معناست كه ابزارها و شيوه هاى ديگر به كنار نهاده شده است كه هر يك در موقعيت متناسب خويش ضرورند.
خداوند ، پيامبرانش را با كلام مبعوث كرد و زبانشان را به حق گويا ساخت و شمشير را نيز براى پاسدارى از كلام و دفع هجوم ناجوانمردانه بى منطقان ارزانى داشت.
گونه هاى مناظره
مناظره و مجادله ، به عنوان شيوه هاى طبيعى و فطرى ، عموميت دارند و بسيارى از آدميان ، آن را به كار مى برند ، اما از ديدگاه اسلام ، برخى از آنها پسنديده و برخى ديگر نكوهيده اند. حكمى جدا از ديگر شيوه ها دارد و مثلاً «جدال احسن» مناظره براى احقاق حق و يا احتجاج و محاوره براى كشف حقيقت ، به كلى متفاوت از مراء و كشمكش براى خودنمايى است. هر شيوه و گونه ، مى توان جدال ها را به گونه هاى زير تقسيم كرد و حكم هر يك را از ديدگاه اسلام جداگانه ارائه داد.
1 . بر پايه هدف
رويارويى انديشه ها ، گاه به قصد از ميان بردن اختلاف است و گاه به قصد روشن شدن واقع است و گاه براى اظهار وجود كردن و معلومات خويش را به رخ كشيدن كه در اين صورت به تعميق و گسترش اختلاف مى انجامد. در صورت نخست ، اسلام بر آن تأكيد ورزيده و بدان تشويق كرده است. امام على عليه السلام مى فرمايد: