بيرون آيد؟! گوينده حقيقت ، به خاطر ابراز حقيقت ارزشمند مى شود ، كوچك باشد يا بزرگ ، استاد باشد يا شاگرد و همكيش باشد يا نباشد. اين به واقع ، پيام بلند آيه هفدهم و هجدهم سوره زمر است كه «به بندگانم بشارت ده ، كسانى كه سخن را مى شنوند و بهترين آن را پيروى مى كنند» ، و به فرموده امام على عليه السلام «به گوينده نمى نگرند ، گفته را مى نگرد». ۱
گمان نكنيم كه أخذ حكمت و حقيقت از منافق و مشرك ، به ما آسيبى مى رساند؛ چه ، اگر توان شناخت حق را داشته باشيم ، آن را نقد مى كنيم و آلودگى هاى ظرف را به كنار مى نهيم و مظروف را مى نوشيم. ۲
در اين صورت ، مناظره گر مانند كسى است كه به دنبال گم شده خود است. هر جا آن را يافت ، برمى دارد؛ حتى اگر در خاك و جايى آلوده افتاده باشد ، آلودگى ها را مى زدايد ، نه آن كه از طلب گم گشته خويش دست بردارد. ۳
وجهه ديگر اين ادب ، آن است كه مناظره گر ، بايد حرف باطل دوستان خود را نيز كنار نهد ، هر چند به سود او تمام شود و از باطل ، پلى سست و بى پايه به حق نزند و به فرموده عيسى عليه السلام :
خذوا الحقّ من أهل الباطل، و لا تأخذوا الباطل من أهل الحقّ ؛۴حق را از باطل گرايان بگيريد و باطل را از اهل حق مگيريد.
3 . پشت گرمى به حقيقت
اين ادب نيز چيزى جز همان پى جويى حق نيست. هدف مناظره گر ، اثبات حق است و ابزار آن نيز بايد حق باشد. راه باطل به حقيقت نمى رسد و كژانديشى ، درستى را نتيجه نمى دهد. امام على عليه السلام در اين باره مى فرمايد:
بالحقّ يستظهر المحتجّ ؛۵
1.مائة كلمة ، جاحظ ، ص ۳۷ ، ح ۱۱ ؛ غرر الحكم ، ح ۵۰۴۸ .
2.خذ الحكمة ولا يضرّك من أىِّ وعاءٍ خرجت (فردوس الأخبار ، ج ۲ ، ص ۱۶۸ ، ح ۲۸۴۱) .
3.ر. ك : غرر الحكم ، ح ۵۸۹۷ .
4.المحاسن ، برقى ، ج ۱ ، ص ۳۵۹ ، ح ۷۶۹.
5.غرر الحكم ، ح ۴۲۳۵.