>

293
نسيم حديث

5 . درستى و راستى

امام على عليه السلام در باره صدق و راستى سخنانى گوهرين دارد. برخى احاديث آن امام همام به ارتباط صدق ميان و كاميابى در گفتگو پرداخته اند. اين احاديث به روشنى ، تأثير مثبت و مستقيم راستى را بر پيشبرد مناظره باز مى نمايند.


نسيم حديث
292

احتجاج كننده با حق است كه پشت گرمى و غلبه مى يابد.
ادب دانان مى دانند كه كلمه «بالحق» مى بايد در آخر جمله بيايد و تقديم آن ، مفيد انحصار است ، يعنى چيز ديگرى جز حق نمى تواند پشتيبان استدلال باشد و از اين رو ، آن كس كه به حقيقت احتجاج كند ، پيروز مى شود ۱ و نبايد با كسى كه به حق ، استدلال مى كند ، درگير شد. ۲

4 . بهره گيرى از قرآن و سنّت

قرآن ، غنى ترين منبع احتجاج و مناظره دينى است . اسلام ، دين خردورزى است و قرآن شاهد آن. قرآن عقايد اوليه اسلام را نيز مستدل و منطقى بيان كرده و با زبان استدلال ، ادعاهاى خود را اثبات كرده است. از اين رو ، استناد به قرآن در هر دو حوزه برون دينى و درون دينى ، كارآ و سودمند است. در حوزه درون دينى ، به سبب مقبوليت قرآن نزد همه مسلمانان و در حوزه برون دينى به دليل استفاده از زبان عقل و خرد كه مقبول همه خردمندان است.
امام صادق عليه السلام منظور از جدال أحسن را در آيه « ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَـدِلْهُم بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ »۳ ، جدال با بهره گيرى از معلومات قرآنى مى داند ۴ و امام على عليه السلام در باره قرآن مى فرمايد:
مَن خاصم به فُلِج، و من قاتل به نُصِر و من قام به هُدِىَ إلى الصراط المستقيم ؛۵آن كه با قرآن مخاصمه كند، پيروز شود و آن كه با يارى قرآن بجنگد، يارى شود و آن كه به قرآن تكيه كند، به راه راست رهنمون شود.
آنچه در اين ميان اندكى ترديد برانگيز است ، سخن امام على عليه السلام به عبداللّه بن عباس است كه هنگام روانه كردن او به سوى خوارج ، وى را از احتجاج به قرآن بازداشت و آن راذو وجوه دانست كه اگر تو برداشتى از آن ارائه دهى ، آنان برداشتى ديگر از آن ارائه مى دهند و به اين طريق ، راه گريز مى يابند . ۶
پاسخ اين است كه خوارج لجوج بودند و لجاجت را چاره اى نيست. لجوج خود را از هدايت قرآن بى بهره مى گذارد و با تأويل و طلب وجوه متشابه قرآن ، يكسر كژراهه مى پويد وگرنه در مناظره اى كه مخاطب در پى حقيقت است و بيمار نيست ، آيات روشن و محكم قرآن چاره كار و دواى درد است. افزون بر اين ، شكل بهره گيرى از قرآن منحصر به تلاوت اصل آيه نيست و مناظره گر مى تواند از مضامين قرآنى و شكل استدلال قرآنى بهره ببرد .
بهره گيرى از سنّت پيامبر و احاديث معتبر ائمه عليهم السلام نيز در مناظره ها كارساز است. سنّت ، چيزى جز تفصيل و بيان حكمت هاى قرآنى نيست و همان گونه كه قرآن ، كلام الهى است و منطبق با حقيقت و واقعيت هستى ، سنّت نيز كاشف از حقيقت است ائمه عليهم السلام به رمز و راز هستى آگاه بودند و از توان استدلال و هدايت برخوردار. سنّت در مواجهه با كسانى مانند خوارج ، كارآتر است و از اين رو امام على عليه السلام در همان خطاب به ابن عباس ، راه چاره را احتجاج به سنّت مى داند كه به دليل متشابه نبودن و ملموس تر بودن ، قابل تأويل نيست و راه گريز را بر خوارج مى بندد. ۷ و امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
حاجّوا الناس بكلامى ؛۸با مردم، به كلام من احتجاج كنيد.

1.غرر الحكم ، ح ۷۷۲۷.

2.غرر الحكم ، ح ۱۰۶۸۶.

3.سوره نحل ، آيه ۱۲۵.

4.الكافى ، ج ۵ ، ۱۳ ، ح ۱.

5.تفسير ، عياشى ، ج ۱ ، ص ۷ ، ح ۱۶.

6.نهج البلاغة ، نامه ۷۷.

7.ولكن حاججهم (خاصمهم) بالسنّة ، فانّهم لن يجدوا عنها محيصا (نهج البلاغة ، نامه ۷۷) .

8.تصحيح الإعتقاد ، ص ۷۱.

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64799
صفحه از 369
پرینت  ارسال به