هدى عليهم السلام و گاهى با اوليا و علما و مؤمنين و گاهى با مسلمانان و يا ساير بندگان خدا از ملل ديگر. البته اينها كه ذكر شد، در زشتى و وقاحت و قباحت فرق دارند؛ اگرچه تمام آنها، در اصلِ خباثت و زشتى شركت دارند و شاخ و برگ يك شجره خبيثه هستند. ۱
نفاق ، به واقع يك صفت و ويژگى روحى روانى است كه برحسب شدّت و ضعف آن و مقتضيات زمان ، گاه منافق را براى جلب منافع مادّى و زودگذر دنيوى ، به ستايش و چاپلوسى و ابراز محبّت و دوستى دروغين با خلق خدا وا مى دارد ، حال آن كه دل در گرو اموال و جاه و مقام مردم نهاده است ، نه ويژگى هاى انسانى آنها. گاه نيز به صورت برخورد منافقانه با پيامبر و اعتقادات اصلى دين ظهور مى كند ، و گاه براى جاى گرفتن در صف مؤمنان به رياكارى و تظاهر و اعمال و عبادات است ، و حتى در مرتبه شديد آن ، به صورت امر به عبادت و دعوت به طاعت رخ مى نمايد كه امام على آن را شديدترين نوع نفاق خوانده است . ۲
توجّه به دو گونه اصلى نفاق ، يعنى نفاق اعتقادى ـ سياسى و اخلاقى ـ اجتماعى ، شدّت و ضعف تحذيرها و هشدارها را توجيه مى كند.