>

331
نسيم حديث

الف : لحن گفتار

نخستين راه شناخت منافقان ، دقّت در سخنان ايشان است ، يعنى همان خصيصه زبان آورى كه بزرگ ترين پوشش و پناه منافق است؛ چه ، هر سلاحى كه بسيار به كار گرفته شود ، طرز كارش معلوم و اسرارش آشكار خواهد شد.
امام على عليه السلام در ارائه اين راه ، نقشى ممتاز دارد و افزون بر ارائه ، مستند قرآنى آن را نيز نشان داده است :
چهارچيز گفتم كه خداوند آنها را در كتابش تصديق كرده است:... و گفتم: مرد در زير زبانش نهفته است، چون سخن بگويد، آشكار شود. پس خداوند متعال نازل فرمود: «و بى گمان آنان را از لحن گفتارشان مى شناسى» ۱ . ۲
منافق هر چند خوددار و راز نگه دار باشد ، سرانجام بر اثر فشارهاى درونى ، راز خود را بيرون مى افكند و با نيش و كنايه هايش ، خود را افشا مى كند. او مى كوشد با تعبيرات موذيانه ، هم آزار برساند و هم موضع مخالف خود را پنهان كند ، غافل از آن كه نيتش از سخنش هويدا است و مصداق اين قاعده كلى است كه :
ما أضمر أحدٌ شيئا إلّا ظهر فى فلتات لسانه ؛۳هيچ كس چيزى را پنهان نكرد ، مگر آن كه در لغزش هاى زبانش و خطوط چهره اش پديدار شد .
امام على عليه السلام در سخن بلند ديگرى ، بر اين راهكار صحّه مى گذارد :
على لسان المؤمن نورٌ يسطع، و على لسان المنافق شيطانٌ ينطق ؛۴بر زبان مؤمن ، نورى است كه مى درخشد و بر زبان منافق ، شيطانى است كه سخن مى گويد .

1.سوره محمّد ، آيه ۳۰.

2.بحار الأنوار ، ج ۷۱ ، ص ۲۸۳ ، ح ۳۳.

3.نهج البلاغة ، حكمت ۲۶.

4.شرح نهج البلاغة ، ج ۲۰ ، ص ۲۸۰ ، ح ۲۱۸.


نسيم حديث
330

منافق ، گاه قدمى پيش مى گذارد و نه تنها خود را مؤمن ، كه دانشمند متعهّد و دوستدار نشر دانش و دين مى نمايد و با جعل حديث و نقل آن ، در متديّنان و حتى در دين رخنه مى كند. اين گروه ، در دوره گرايش مسلمانان به حديث ، بيش ترين سوء استفاده ها را كردند ، تا جايى كه محدّثان درست انديش ، به نقد روايات روى آوردند. سليم بن قيس ، از نخستين كسانى است كه به وجود اين شگرد منافقانه و احاديث مخالف و ساختگى پى برد و براى حل آن ، به خدمت امام على عليه السلام رسيد. امام ، در كلامى مفصل ، او را از دسيسه منافقان آگاه كرد و با تقسيم محدّثان به چهار گروه ، منافقان را گروه نخست آنان شمرد:
حديث از چهار دسته كه پنجمى ندارد به تو مى رسد: مرد منافقى كه اظهار ايمان مى كند و خود را مسلمان نشان مى دهد، و هيچ ابايى از دروغ بستن بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ندارد و آن را گناه نمى داند، و اگر مردم مى دانستند كه او منافق و دروغ گو است، از او نمى پذيرفتند و تصديقش نمى كردند، ولى او را صحابى پيامبر مى پندارند و مى گويند: او پيامبر صلى الله عليه و آله را ديده و از او شنيده است. مردم از او حديث مى گيرند و به حال او آگاه نيستند، در حالى كه خداوند، از منافقان خبر داده و آنان را توصيف كرده و فرموده است:
هنگامى كه آنان را مى بينى، از شمايلشان خشنود مى شوى و چون سخن گويند، به گفتارشان، گوش مى دهى. ۱
اين منافقان، پس از پيامبر باقى ماندند و با دروغ و تزوير و تهمت، به زمامداران گمراه و دعوت كنندگان به آتش،نزديك شدند و آنان نيز و لايت كارها را به آنان سپردند و برگرده مردمان سوارشان كردند، و با كمك آنان دنيا را خوردند. مردم با پادشاهان و دنيا هستند، مگر كسى كه خداوند او را حفظ كند. ۲

راه هاى شناخت نفاق و منافقان

بخش پيشين ، بيان ويژگى هاى منافقان را بر عهده داشت و شناخت ويژگى ها ، خود به شناسايى دارنده آنها كمك مى كند ، به شرط آن كه ظاهر شود و از پرده برون افتد. در اينفصل ، به ويژگى ها و نشانه هاى آشكار منافقان مى پردازيم؛ علامت هايى كه هر يك از آنها ، مى تواند حقيقت درونى انسان هاى مؤمن نما و كفرگرا را به ما بنماياند.

1.سوره منافقون ، آيه ۴.

2.الكافى ، ج ۱ ، ص ۶۳ ، ح ۱.

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64917
صفحه از 369
پرینت  ارسال به