منافق ، گاه قدمى پيش مى گذارد و نه تنها خود را مؤمن ، كه دانشمند متعهّد و دوستدار نشر دانش و دين مى نمايد و با جعل حديث و نقل آن ، در متديّنان و حتى در دين رخنه مى كند. اين گروه ، در دوره گرايش مسلمانان به حديث ، بيش ترين سوء استفاده ها را كردند ، تا جايى كه محدّثان درست انديش ، به نقد روايات روى آوردند. سليم بن قيس ، از نخستين كسانى است كه به وجود اين شگرد منافقانه و احاديث مخالف و ساختگى پى برد و براى حل آن ، به خدمت امام على عليه السلام رسيد. امام ، در كلامى مفصل ، او را از دسيسه منافقان آگاه كرد و با تقسيم محدّثان به چهار گروه ، منافقان را گروه نخست آنان شمرد:
حديث از چهار دسته كه پنجمى ندارد به تو مى رسد: مرد منافقى كه اظهار ايمان مى كند و خود را مسلمان نشان مى دهد، و هيچ ابايى از دروغ بستن بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ندارد و آن را گناه نمى داند، و اگر مردم مى دانستند كه او منافق و دروغ گو است، از او نمى پذيرفتند و تصديقش نمى كردند، ولى او را صحابى پيامبر مى پندارند و مى گويند: او پيامبر صلى الله عليه و آله را ديده و از او شنيده است. مردم از او حديث مى گيرند و به حال او آگاه نيستند، در حالى كه خداوند، از منافقان خبر داده و آنان را توصيف كرده و فرموده است:
هنگامى كه آنان را مى بينى، از شمايلشان خشنود مى شوى و چون سخن گويند، به گفتارشان، گوش مى دهى. ۱
اين منافقان، پس از پيامبر باقى ماندند و با دروغ و تزوير و تهمت، به زمامداران گمراه و دعوت كنندگان به آتش،نزديك شدند و آنان نيز و لايت كارها را به آنان سپردند و برگرده مردمان سوارشان كردند، و با كمك آنان دنيا را خوردند. مردم با پادشاهان و دنيا هستند، مگر كسى كه خداوند او را حفظ كند. ۲
راه هاى شناخت نفاق و منافقان
بخش پيشين ، بيان ويژگى هاى منافقان را بر عهده داشت و شناخت ويژگى ها ، خود به شناسايى دارنده آنها كمك مى كند ، به شرط آن كه ظاهر شود و از پرده برون افتد. در اينفصل ، به ويژگى ها و نشانه هاى آشكار منافقان مى پردازيم؛ علامت هايى كه هر يك از آنها ، مى تواند حقيقت درونى انسان هاى مؤمن نما و كفرگرا را به ما بنماياند.