>

333
نسيم حديث

دستيابى به اين تشخيص و مجهز شدن به اين سلاح ، به جامعه امكان مى دهد تا منافقان خرد و كلان را بشناسد و از ميان خود براند. اين طريقه و نشانه ، گرچه تنها راه شناخت منافقان نيست ، مهم ترين آنها است. از اين رو ، امام على عليه السلام آن را بر ديگر نشانه هاى منافق مقدّم داشته و فرموده است:
للمنافق ثلاث علاماتٍ: يخالف لسانه قلبه، و قوله فعله، و سريرته علانيته؛۱منافق را سه نشانه است: زبانش با دلش، گفتارش با كردارش، و درونش با نمودش، يكسان نيست.

ب : نحوه رفتار

1 . خمودى و ناسپاسى

ديگر علامت آشكار منافق كه پيوستگى كاملى با حقيقت او دارد ، چگونگى رفتار وى با ديگران است. منافق برخلاف مؤمن كه با صلابت و اطمينان به صحنه عمل مى آيد و كارى متقن و شايسته ارائه مى دهد ، شكّاكانه و مردّد وارد عمل مى شود. امام على عليه السلام مى فرمايد: «بى گمان يقين مؤمن ، در كردارش و شك منافق ، در رفتارش ديده مى شود» . ۲
منافق ، به فرجام كارش و نتيجه عملش اميدى و يقينى ندارد و از اين رو ، تنها براى نشان دادن همراهى ظاهرى و موافقت دروغين ، با كسالت به نماز و بى جسارت به جهاد درمى آيد. او اعتقاد چندانى به خداوند هستى ندارد تا به او عشق بورزد و عاشقانه به كار پردازد. او نه خدايى مى شناسد و نه بهشتى و نه نعمتى. خود را مديون كسى نمى داند ، تا سپاسش بگزارد و احسانى نمى بيند ، تا شكرش را به جا آرد و اگر هم سپاسى بگزارد ، از زبانش تجاوز نمى كند و به عمل نمى رسد. پس ، به واقع شكرگزار نيست؛ زيرا شكر حقيقى جز عرفان قلبى و شناخت باطنى نعمت و بهره گيرى از آن در راه اطاعت و رضايت خدا نيست. ۳ منافق ، بر اثر شك در موجد نعمت ها و نديدن وظيفه عبوديّتش در برابر او ،

1.تنبيه الخواطر ، ج ۲ ، ص ۱۱۷ ؛ تاريخ يعقوبى ، ج ۲ ، ص ۲۰۸ .

2.غرر الحكم ، ج ۲ ، ص ۵۴۴ ، ح ۳۵۵۱ .

3.مَن أَنْعَمَ اللّه ُ عليه بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَها بِقْلبهِ ، فَقَد أَدّى شُكْرَها (الكافى ، ج ۲ ، ص ۹۶ ، ح ۱۵) . نيز گفته خدا به موسى عليه السلام : يا موسى شَكَرْتَني حَقَّ شُكري حينَ عَلِمْتَ أَن ذلك مِنّي (قصص الأنبياء ، ص ۱۶۱ ، ح ۱۷۸) .


نسيم حديث
332

شايد گفته شود كه اين راهكار ، ارجاع به يك معيار مشخّص و معيّن نيست و نمى توان آن را تحت ضابطه و قاعده درآورد ؛ زيرا حواسّ ما به درك «لحن القول» ، «نور ساطع» و «شيطان ناطق» راهى ندارند و ممكن است در تشخيص ، به خطا رويم و يكى را به جاى ديگرى بگيريم.
پاسخ اجمالى اين است كه ابزارهاى شناخت ، متعدّدند و دل ، يكى از آنها است. معرفت شهودى و فطرىِ قلب ، زمينه خطاب نبوى و تعليم محمّدى را فراهم مى آورد: «استفتِ قلبك و إن أفتوك الناس؛ ۱ از دلت بپرس ، اگر چه مردم بر[خلاف] آن فتوايت دهند». امام على عليه السلام در دعاى شعبانيه مى فرمايد :
و أنر أبصار قلوبنا بضياء نظرها إليك، حتّى تخرق أبصار القلوب حجب النور؛۲ديده دل هايمان را با نور نظرش به تو، روشنى بخش تا ديده دل، حجاب هاى نور را نيز بدرد.
اين معنا كه دل مانند سر ، دو چشم و دو گوش دارد ، از ديدگاه روايات مسلم است ، اما گردش و چرخش شيطان ها در پيرامون دل آدمى ، او را از اين طريقِ شهود و نظر به ملكوت محروم مى كند. ۳
به مدد اين وسيله و راهكار ، مى توان از عملكرد منافقان در زمينه تحريف معارف دينى و دخالت در فرهنگ مذهبى جلو گرفت و مهم ترين اثر تخريبى آنان را مانع شد. از اين رو ، حضرت براى شناسايى حديث هايى كه به وسيله منافقان ، ساخته و پرداخته مى شد ، به همين طريقه اشاره كرده ، مى فرمايند: «بر هر حقّى ، حقيقتى و بر هر صوابى نورى است. پس موافق كتاب را بگيريد و مخالفش را واگذاريد» . ۴

1.مسند احمد بن حنبل ، ج ۴ ، ص ۲۸۸؛ سنن دارمى ، ج ۲ ، ص ۲۴۶.

2.اقبال الأعمال ، ج ۳ ، ص ۲۹۹.

3.بحار الأنوار ، ج ۷۰ ، ص ۳۹ و ۵۹.

4.المحاسن ، ج ۱ ، ص ۲۲۶ ، ح ۱۵۰؛ الكافى ، ج ۲ ، ص ۵۴ ، ح ۴ . شيخ حرّ عاملى ، اين حديث را با احاديث هم خانواده اش ، در باب نهم از ابواب صفات قاضى آورده و از آن ، براى حل احاديث متعارض سود جسته است (وسائل الشيعة ، ج ۱۸ ، ص ۷۸ ، ح ۱۰) .

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 65039
صفحه از 369
پرینت  ارسال به