3 . موافقت ظاهرى
گذشت كه منافق به دنبال دنياى خود است و از اين رو ، نه خود را مسئول مى داند و نه به سرنوشت ديگران مى انديشد. او در پى آن است كه كسى از او نرنجد و به منافع دنيايى اش لطمه اى نزند ، و برايش اهميّتى ندارد كه اظهار نظرش به زيان دين و دنياى چه كسى مى انجامد. از اين رو ، به جلب موافقت همه مى پردازد و براى چنين مقصودى ، خود را رياكارانه با هركس و هرگروهى ، موافق جلوه مى دهد و همراهىِ ظاهرى و نمايشى مى كند. با كسى نزاع نمى كند و نغمه مخالفت در هيچ مسئله اى از او شنيده نمى شود. امام على عليه السلام به اين نكته اشاره كرده و فرموده است:
كثرة الوفاق نفاقٌ؛۱موافقت فراوان، [نشانه] نفاق است.
4 . غيبت
غيبت ، كوشش انسان ناتوان براى سرپوش گذاشتن بر عقده هاى درونى خويش است. ۲ انسان ضعيف ، با درك عجز خود ، از ضربه زدن به كسى و جلو گرفتن كارى ، به پشت صحنه مى رود و با بيرون ريختن شكوه هاى درون ، به بدگويى و افشاى اسرار ديگران مى پردازد. منافق نيز آن گونه كه خواهد آمد ، ناتوان و حقير است ، در پيش رو به تعريف و تمجيد و تملّق مى پردازد و در پشت سر ، به بدگويى و غيبت. از اين رو ، حضرت على عليه السلام غيبت كردن را علامت نفاق دانسته اند؛ ۳ نشانه اى كه بر دروغ بودن بسيارى از دوستى ها و ابراز محبّت هاى ظاهرى گواهى مى دهد.
5 . خيانت ورزيدن
انسانى كه به ورطه نفاق و دورويى مى غلتد و به جاى اتّكال بر دوستان واقعى ، چشم اميد به خارج از قدرت و حكومتِ خودى مى بندد و براى روز مباداى خيالى خويش ،