امام على عليه السلام ، خود ، از اين ويژگى براى شناخت منافقان معاصر سود برده است. ايشان در پاسخ به كسى كه در باره ماهيّت خوارج پرسيده بود ، مى فرمايد: «آنان نه مشركند و نه منافق. مشرك نيستند ، چون از شرك گريختند و منافق نيستند ، چون منافقان ، خدا را بسيار اندك ياد مى كنند و حال آن كه خوارج نهروان ، پيشانى پينه بسته دارند.» در نتيجه امام ، آنان را از باغيان و خارج شوندگان از جرگه اسلام مى داند. ۱
د : دشمنى با چهره هاى تابناك دين
سنّت الهى در پيشرفت دين ، بر آن قرار گرفته كه گروندگان و پيروانش ، به مجاهدت پردازند و با يارى دادن دين خدا ، از او يارى و نصرت بگيرند. منافقان كه پيروزى و نصرت دين را بر نمى تابند ، انصار دين را به ديده دشمنى مى نگرند و كينه آنان را به دل مى گيرند و اين كينه و بغض ، مى تواند به آسانى آنان را افشا كند.
امام على كه تابناك ترين مجاهد و شاخص ترين يارى دهنده پيامبر صلى الله عليه و آله است ، مصداق بارز اين قاعده گشته ، حبّ و بغض او ، دليل ايمان و نفاق دانسته شده است.
امام ، بر اساس عهد ۲ و تعليم نبوى ، از اين نكته نيك آگاه بود؛ زيرا وقتى مشاوران اندرزگو ، جذب مخالفان را به وسيله بذل و بخشش توصيه مى كردند ، فرمود:
اگر با اين شمشيرم، به بالاى بينى مؤمن بزنم تا مرا دشمن بدارد، دشمنم نخواهد داشت و اگر دنيا را با همه ثروت هايش، به پاى منافق بريزم تا مرا دوست بدارد، دوست نخواهد داشت؛ زيرا قضاى الهى بر زبان پيامبر امى گذشته است كه فرمود: «اى على! مؤمن، تو را دشمن و منافق، تو را دوست نمى دارد.» ۳
كاركرد تاريخى و وقوع عملى اين روش را ، در صدر اسلام نيز مى توان ديد. جابر بن
1.الجعفريّات ، ص ۲۳۴؛ الفتوح ، ج ۴ ، ص ۲۷۲ .
2.عَهَدَ اِلىَّ رسولُ اللّه ِ أَن لا يُحِبَّنى إِلاّ مؤمنٌ ولا يُبْغِضَنى إِلاّ منافقٌ. (سنن نسايى ، ج ۸ ، ص ۱۱۷؛ كراچى ، كنز الفوائد ، ج ۲ ، ص ۸۳ ) .
3.نهج البلاغة ، حكمت ۴۵ ، نيز بنگريد : بحار الأنوار ، ج ۳۳ ، ص ۲۸۴ ، و ج ۳۵ ، ص ۳۱۶ و ج ، ۳۹ ص ۲۹۱ ، باب ۸۷ .