>

353
نسيم حديث

كتاب نامه

* . قرآن مجيد.
1 . الإحتجاج ، علّامه طبرسى ، اُسوه ، قم ، 1413 ق .
2 . اقبال الأعمال ، سيد بن طاووس ، تحقيق جواد قيّومى ، چاپ اوّل ، مكتب الإعلام الإسلامى ، قم ، 1414 ه . ق .
3 . الأمالى ، طوسى ، شيخ طوسى ، تحقيق قسم الدراسات الاسلامية ، مؤسّسه بعثت ، چاپ اوّل ، نشر و چاپ دار الثقافة ، قم ، 1414 ه . ق .
4 . بحار الأنوار ، محمّد باقر مجلسى ، تحقيق و نشر دار احياء التراث ، چاپ اوّل ، بيروت ، 1412 ه . ق .
5 . تاريخ يعقوبى ، احمد بن ابو يعقوب ، نشر مؤسّسه فرهنگ اهل بيت عليهم السلام ، قم.
6 . تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليه و آله ، ابن شعبه حرّانى ، تحقيق على اكبر غفارى ، چاپ دوم ، جامعه مدرسين حوزه علميه ، قم ، 1363 ه . ش .
7 . تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعه ورّام) ، ابوالحسين ورّام بن ابى فراس ، بيروت ، دارالتعارف و دار صعب.
8 . تهذيب الاخلاق و تطهير الأعراق ، ابن مسكويه ، انتشارات بيدار ، قم ، 1371.
9 . الجعفريّات (اشعثيات) ، ابوالحسن محمّدبن محمّدبن اشعث كوفى تهران ، مكتبه نينوا . (همراه قرب الاسناد) .
10 . چهل حديث ، امام خمينى ، مركز نشر فرهنگى رجاء ، چاپ اوّل ، چاپ گلشن ، تهران ، 1368 ه . ش.


نسيم حديث
352

او در سپاه على عليه السلام ، به عنوان سردار قبيله كنده جاى گرفت و در واپسين روزهاى جنگ صفّين ، منافقانه و مرموزانه ، سپاه امام را از جنگ با معاويه دلسرد كرد و به بهانه دفاع از كوفه و صلح طلبى معاويه ، سپاه على را به عقب نشينى خواند. او ، خود ، با خوارج نهروان همراه نشد ، اما دست فتنه انگيز وى براى تاريخ باز شده است. برخى منشأ همه فتنه هاى دوره حكومت امام على را اشعث مى دانند ۱ و از اين رو او را با عبداللّه بن ابى مسلول سركرده منافقان مدينه در زمان حضرت رسول صلى الله عليه و آله مى سنجند. امام على عليه السلام به نفاق او آشكارا تصريح و او را از فراز منبر كوفه افشا كرد . خطاب حضرت در برابر اعتراضى است كه اشعث در ميان خطبه به ايشان كرد ، و استدلال حضرت را به زيان ايشان خواند. حضرت پس از نگاهى از سر بى اعتنايى به او ، گفت:
تو چه مى دانى كه چه چيز به زيان من و يا به سود من است؟ لعنت خدا و لعنتِ لعنت كنندگان بر تو باد! اى بيمار دل، پسر بيمار دل، اى منافق پسر كافر!
به خدا سوگند كه تو يك بار در كفر و يك بار در اسلام اسير شدى و در هيچ كدام مال و حسب و نَسَبت باعث رهايى ات نشد. بى گمان مردى كه شمشير [ مرگ ] را به سوى قومش بكشاند و مرگ را به سوى ايشان براند ، سزاوار است كه نزديكان ، دشمنش بدارند و دوران ، از او ايمنى نيابند . ۲

1.شرح نهج البلاغة ، ج ۲ ، ص ۲۷۹ ، به نقل از موسوعة الامام على فى الكتاب و السنّة و التاريخ ، ج ۱۲ ، ص ۵۳ .

2.نهج البلاغة ، خطبه ۲۱۰.

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64563
صفحه از 369
پرینت  ارسال به