شخم و كار رفتم. ۱
آرى! اگر آرزو نباشد ، چه كسى درخت مى كارد و كدام مادر به كدامين اميد و آرزو ، فرزندش را شير دهد. آرزو ، رحمت است و رفيق و همدم انسان . ۲
آرزو ، مركب حركت انسان است. مرگ به دنبال انسان است و انسان ، به سوى آرمان و آرزويش ۳ . آرزو به انسان نيرو و انگيزه مى بخشد و او را آماده گذر از گردنه هاى صعب و سخت زندگى مى كند. ۴ جوان است و آرزو و خطر و جسارت . راه دور زندگى است و ابهام ها و ناخوانده ها و شكست و پيروزى و چنين است كه خدا اين مايه جريان زنده زندگى را براى هميشه و تا آخرين لحظه حيات انسان ، با وجود او سرشته است. ۵ آرزوها ، پى درپى بر دل انسان وارد مى شوند و اين رشته بى پايان ، هر روز ، جوان تر از ديروز ، رخ مى نمايد و ما را به آخرين نقطه اوج حركت انسان مى رساند. ۶
مهم آن است كه راه به درستى ، گزيده و مقصد به نيكى ، ديده شود و از شيوه ها و عواملى استفاده كنيم كه ما را به آرمان نهايى برساند و موانع و آفات را بشناسيم و به كنارى بنهيم. راهنمايى كسانى كه خود اين راه را پيموده و تجربه و آگاهى خود را براى ما به يادگار نهاده اند مى تواند ياريگر ما باشد و چه كسى بهتر از پيشوايان معصوم ما؛ رهنمودهاى گرانبهاى ايشان را در سه بخش مى آوريم.
1 . كدام آرزو؟
احاديث موجود در اين زمينه ، همگى بر يك نكته اساسى تأكيد دارند و آن همان معناى آيه چهل و ششم سوره كهف است: دل بستن به آرمانى باقى ، ثابت و استوار ، يعنى آرزوى