مى رنجيم و نه او از ما مى رنجد.
در اين جا ، بنا داريم به اصول استوارسازى و سالم نگاه داشتن اين ارتباط بپردازيم و نيز آداب آن را از ديدگاه كسانى ارائه كنيم كه خود ، سالم ترين ، عميق ترين و استوارترين ارتباطها را با ديگران پى ريزى كرده اند و بسيارى از بزرگان تاريخ ، شيدايى ترين پيوندها را با آنها داشته اند.
الف با دوستان
اصل اول: برابرى و برادرى
ما ، همه دوست داريم ديگران به ما احترام بگذارند ، عزّت و آبروى ما را حفظ كنند ، عذر ما را بپذيرند و از خطاى ما چشم بپوشند و آن را براى كسى نگويند و رازهاى ما را فاش نكنند؛ آيا ديگران ، اينها را از ما نمى خواهند؟ پس نخستين اصل در رفتار كه مهم ترين هم هست ـ ، اين است : همان گونه با مردم رفتار كن ، كه دوست دارى مردم با تو رفتار كنند. ۱
بايد دوست را برادرى بدانيم كه تنها همزاد ما نيست ، ۲ بلكه برتر از اين ، او خود ماست و ما وظيفه داريم در رفتار با او ، خودمان را به جاى او بگذاريم ۳ كه اگر چنين كرديم ، عدالت ورزيده ايم و لقب عادل ، برازنده ماست. ۴
اصل دوم: خوش ... بودن
اگر به گفتار و رفتار خود ، عملاً پيشوند خوش را بيفزاييم ، حتما ارتباطهاى خوش و سرزنده اى خواهيم داشت.
در اولين لحظه ديدار و پيش از نزديك شدن دوست ، بايد خوشرو باشيم. كليد گشودن