>

87
نسيم حديث

ناگفته پيداست كه اين به معناى استفاده از لباس گران قيمت و روغن و عطر خارجى نيست . مى توان لباس كهنه را تميز و مرتب نمود و در عين فقر ، بهنجار و بسامان بود. اين بهنجار بودنِ ظاهر است كه نشان از سازگارى انسان با محيط و اطرافيان و دوستان دارد و انگشت اشاره آنان را از ما دور مى گرداند و زبان ايشان را از بدگويى ما و دل هايشان را از اظهار تنفّر از ما باز مى دارد. ۱
تنها نكته باقيمانده ، آن است كه باطن و جان ما نيز بايد آراسته باشد و زيبايى جان به ايمان و آرامش و خوشخويى و اعتدال است ۲ و در يك كلمه اطاعت از خدا و در راه او بودن . ۳
پس بكوشيم از جاده هدايت الهى بيرون نرويم تا درونمان نيز زيبا باشد و دوستى ها و ارتباط ها ، بر سرعت ما در پيمودن مسير انسانى به سوى مقصد خدايى بيفزايد ، نه آن كه از شتاب آن بكاهد.

ب با استادان

استاد ، يعنى كسى كه حاصل زحمات پيگير خود را در بسته هاى سخن به ما هديه مى دهد و دسترنج معنوى خود را در برگه هاى سپيد محبت مى پيچيد و برايمان به ارمغان مى آورد. استاد ، در هر رشته و فنّى كه به ما چيزى آموخته است ، بر ما حقّى دارد و از اين رو ، قابل احترام و اكرام است ۴ تا سر حدّ خدمت و اطاعت و تواضع در برابر او. ۵ بزرگداشت استاد ، به گوش سپارى و دقت و تمركز به گاه آموزش است و پايين آوردن صدا و اظهار فضل در برابر او و ساكت نگاه داشتن مجلس درس و حفظ حرمت او و بدگويى نكردن از او و دفاع كردن از او در پشت سرش و البته حقوق استاد ، بيش از اينهاست . ۶

1.همان ، ح ۲۸۷.

2.همان ، ح ۲۸۶۹.

3.همان ، ح ۲۸۷۱.

4.علم و حكمت در قرآن و حديث ، باب حقوق عالم و معلّم و متعلم.

5.همان، ح ۱۸۳۷ و ۱۸۳۱.

6.براى آگاهى بيشتر ر. ك : كتاب علم و حكمت در قرآن و حديث .


نسيم حديث
86

اصل هفتم: ادب

ضابطه دوستى ، ادب است و حتى دوستىِ عميق و ريشه دار ، بى نياز از ادب نيست. اين سخن كه «ميان دوستان ، لزومى به رعايت ادب نيست» ، نه حديث است و نه درست! مگر توهين و زشتگويى و دشنام دهىِ دوستان ، ما را ناراحت تر و افسرده تر نمى كند ؟ آيا زشتى به خاطر ارتكاب از سوى شخص خاصّى ، زيبا مى شود ؟ ! بى ادبى ، فراتر از مرز خويش رفتن و تجاوز به حريم ديگران است و حريم دوست ، بسى محترم تر و پر بهاتر است. ۱
زندگى خردمندانه و گفتار مؤدبانه و به دور از بدزبانى و زشتگويى و ستيزه جويى و سبكسرى ، همه ، نمادهاى ادب اند و دوستى فزا و دوستى آفرين . نام بردن دوست با احترام و عظمت و دورى از مسخره كردن و غيبت ، ياوه و بيهوده نگفتن ، و داد و فرياد نكشيدن و حنجره را آسوده نهادن نيز ، از ديگر نمودهاى ادب است و اينها نيز محبت افزايند. مى توان گفت علت سفارش پيشوايان ما به پرهيز از شوخى هاى زياد و بى جا ، رعايت ادب دوستى است ، شوخى هايى كه به جاى محبّت ، بذر دشمنى مى نشانند و كينه به بار مى آورند. ۲

اصل هشتم: آراستگى

ما دوست داريم كه دوست ما ، ظاهرى آراسته و اخلاقى زيبا داشته باشد و مطابق اصل نخست ، بايد خود نيز اين گونه باشيم. خدا نيز دوست دارد كه به گاه در آمدن به مسجد ۳ و رفتن به نزد دوست ، آراسته و تميز و نظيف باشيم. ۴ امام على عليه السلام مى فرمايد:
همان گونه كه شما در برابر شخص غريب، آراسته و زيبا ظاهر مى شويد، بايد در برابر دوست خود نيز به بهترين هيئت و زيباترين شكل درآييد. ۵

1.الكافى ، ج ۲ ، ص ۶۷۲ ، ح ۵ .

2.ميزان الحكمة ، باب مزاح.

3.سوره اعراف ، آيه ۳۱.

4.گزيده ميزان الحمكة ، ح ۲۸۶۵.

5.همان ، ح ۲۸۶۶.

  • نام منبع :
    نسيم حديث
تعداد بازدید : 64855
صفحه از 369
پرینت  ارسال به