ناگفته پيداست كه اين به معناى استفاده از لباس گران قيمت و روغن و عطر خارجى نيست . مى توان لباس كهنه را تميز و مرتب نمود و در عين فقر ، بهنجار و بسامان بود. اين بهنجار بودنِ ظاهر است كه نشان از سازگارى انسان با محيط و اطرافيان و دوستان دارد و انگشت اشاره آنان را از ما دور مى گرداند و زبان ايشان را از بدگويى ما و دل هايشان را از اظهار تنفّر از ما باز مى دارد. ۱
تنها نكته باقيمانده ، آن است كه باطن و جان ما نيز بايد آراسته باشد و زيبايى جان به ايمان و آرامش و خوشخويى و اعتدال است ۲ و در يك كلمه اطاعت از خدا و در راه او بودن . ۳
پس بكوشيم از جاده هدايت الهى بيرون نرويم تا درونمان نيز زيبا باشد و دوستى ها و ارتباط ها ، بر سرعت ما در پيمودن مسير انسانى به سوى مقصد خدايى بيفزايد ، نه آن كه از شتاب آن بكاهد.
ب با استادان
استاد ، يعنى كسى كه حاصل زحمات پيگير خود را در بسته هاى سخن به ما هديه مى دهد و دسترنج معنوى خود را در برگه هاى سپيد محبت مى پيچيد و برايمان به ارمغان مى آورد. استاد ، در هر رشته و فنّى كه به ما چيزى آموخته است ، بر ما حقّى دارد و از اين رو ، قابل احترام و اكرام است ۴ تا سر حدّ خدمت و اطاعت و تواضع در برابر او. ۵ بزرگداشت استاد ، به گوش سپارى و دقت و تمركز به گاه آموزش است و پايين آوردن صدا و اظهار فضل در برابر او و ساكت نگاه داشتن مجلس درس و حفظ حرمت او و بدگويى نكردن از او و دفاع كردن از او در پشت سرش و البته حقوق استاد ، بيش از اينهاست . ۶