سامان تو، سامان من!
«منفعت و مصلحت»
چكيده
مفهوم حقيقى منفعت و مصلحت و ديدگاه دين در باره آن ، ساده به دست نمى آيد . منفعت با مصلحت رابطه مستقيم دارد و هرچه كه به سود ديگران و من باشد ، مصلحت هم هست . اما پرسش اساسى اين است كه چه چيزهايى سودمند است و پرسش اساسى تر آن كه اگر كارى براى من سودى نداشته باشد ، اما براى ديگران سودمند باشد ، آيا انجام آن مصلحت است ؟
پيشنهاد مقاله براى حل اين سؤال نخست، مراجعه به عقل فردى و اجتماعى به عنوان پيشواى درون، و نيز مراجعه به فرمان هاى پيشوايان دين به عنوان پيشواى بيرونى است . پاسخ مقاله به سؤال دوم ، سنجش مصالح فداشده و مصالح به دست آمده است، اگر كارى كه من انجام مى دهم و يامنفعتى كه از آن مى گذرم ، كمتر از مصلحت به دست آمده براى ديگران است ، من اجازه دارم كه منفعت خود را كنار بگذارم و گاه به جهت اهميت فوق العاده آن ، لازم است من چنين كنم ، اگر چه در نظام خلقت ، براى اين فداكارى من ، منافع ديگرى چه در دنيا و چه در آخرت، در نظر گرفته اند .
كليد واژها : منفعت و مصلحت ، منفعت فردى و اجتماعى ، عدالت و مصلحت ، ايثار و مصلحت .
بياييد فرض كنيم ما امروز ، مسلمان شده ايم و تا ديروز ، بى دين و كافر بوده ايم . خود ، چه تغييرى را انتظار مى كشيم و اطرافيان ، چه انتظارى از ما دارند؟ به چه اميد مى ورزند و از چه مى ترسند؟ ما پر هياهو ، شرور و تنگ و گرفته گشته ايم ، و يا دست نيكى گشوده و پا در راه خير و نيكى نهاده ايم؟!