ـ گاهي با نخوردن گوشت قرمز، قلب خود و همچنين قلب گاوها و گوسفندها را شاد کنيم.
ـ خوردني‌هاي مورد علاقه‌مان را براي شب‌هاي بي‌خوابي، زير تخت خود پنهان کنيم.
ـ با حيوانات، بازي و صحبت کنيم.
ـ اگر نمي‌خواهيم تنها بمانيم، دقايقي را با خودمان بگذرانيم و هر روز به آن اضافه کنيم.
ـ حتّي اگر هنگام رانندگي، از مسير خارج شديم، از چيزي که در حال اتّفاق افتادن است، لذّت ببريم.
ـ خشم‌ها و غصّه‌ها را بر سر کيسه بوکس تخليه کنيم.

کسب شادي، با ايجاد تغييرات فيزيکي در پيرامون خود

ـ با اين که دوست نداريم دکوراسيون منزل را تغيير دهيم، امّا حتماً اين کار را بکنيم؛ پس از آن، حتماً خوش‌حال خواهيم شد.
ـ گل‌هاي گل‌خانه منزل خود را به محيط کار خود ببريم تا احساس دل‌تنگي براي منزل نکنيم.
ـ ميز و ديوارهاي دفتر کارمان را با اشيا و عکس‌هايي که دوست داريم، تزيين کنيم.

تأثير نيکي و گذشت در ايجاد شادکامي

ـ کساني را که به ما بدي کرده‌اند، ببخشيم؛ امّا نامشان را فراموش نکنيم.
ـ عشق‌ورزيِ دور از تنفّر، کليد شاد زيستن است.

ـ گاهي از تلاش براي حفظ آداب و رسوم و بي‌نظير بودن، دست بکشيم.
ـ هنگامي که کار مي‌کنيم، سوت بزنيم (البته نه هر جا).
ـ گاهي اوقات، تنبلي کنيم و رخت‌خواب را مرتّب نکنيم.
ـ اگر مي‌خواهيم گريه کنيم، روي دستمال کتان زيبا، اشک بريزيم و پس از گريستن، يک عينک آفتابي زيبا براي چشمان خود داشته باشيم.
ـ اگر ورشکست شديم، به خريد برويم؛ حتّي اگر فقط توان ديدن براي انتخاب‌هاي آينده را داشته باشيم.
ـ وقتي خوابمان نمي‌برَد، کارهاي بر زمين‌مانده را که خيلي دوست نداريم، انجام دهيم؛ صبح که بر مي‌خيزيم، خوش‌حال خواهيم شد.
ـ احساسات منفي خود را در قالب نقّاشي و کاريکاتور، بيان کنيم.
ـ يک کتاب جوک بخوانيم و يا براي خود، جوک تعريف کنيم.
ـ اگر مي‌خواهيم گريه کنيم، کندن پوست پياز، بهانه خوبي است.
ـ مشکلات شخصي شخصيت‌هاي کُمِدي را به ياد بياوريم.
ـ يک بليط قرعه‌کشي براي خود بخريم. حداقل به اين بهانه، منتظر يک موفّقيت احتمالي خواهيم بود.
ـ گاهي براي خودمان دردسر درست کنيم اين کار، ممکن است نتايج خوبي داشته باشد.
ـ چهار کار در روز انجام دهيم: آواز بخوانيم، بخنديم، کار کنيم و تفريح کنيم.
ـ به قهرمانان داستان‌ها نگاه کنيم. تصوّر کنيم که اگر جاي ما بودند، چه کار مي‌کردند؟