113
جوان، شادي و رضايت از زندگي

حُسن خلق است. 1 هر مسلمانى که در برخورد با برادر مسلمان خويش، او را شاد کند، خدا را شاد کرده است. 2
راغب اصفهانى (اديب و طنزنويس قرن ششم هجرى) مى‌گويد:
مردم اگر شوخ‌طبعى نکنند، گويى در زندان‌اند 3
آناتول فرانس (طنزنويس نام‌آور فرانسه در آغاز قرن بيستم ميلادى) عقيده دارد که: فرزندان آدم، از دو نعمت برخوردارند که بدون آن دو، روزگارشان جهنّم مى‌شد: اوّل، شوخ‌طبعى و دوم، مهربانى. 4

قالب‌هاى شوخى

شوخ‌طبعان روزگار، هنر خويش را در شادى‌آفرينى، به شکل‌هاى گوناگون آشکار ساخته‌اند. شوخى، گاهى زبانى و گفتارى است که شنيدن آن (مثلاً از يک دوست) يا شنيدن مبادله آن بين دو تن ديگر (مثلاً از راديو)، اندوه را از دلِ ما مى‌بَرَد.
گاه نيز در مطالعه يک نوشته، شوخ‌طبعىِ نويسنده‌اى، ما را به تبسّم وا مى‌دارد. طنزها و لطيفه‌هاى مجلّات و حکايت‌هاى فُکاهى شعر و نثر کتاب‌ها از اين گونه‌اند.
برخى ديگر از شوخى‌ها تصويرى و نمايشى‌اند، مانند: فيلم‌ها و نمايش‌هاى کمدى در سينما و تئاتر و تلويزيون، کاريکاتورهاى مطبوعات، و... . اين نوع،

1.همان جا.

2.الکافى، ج ۲، ص ۱۹۲.

3.محاضرات الاُدباء، راغب اصفهاني، ج ۱، ص ۲۸۲.

4.تاريخ طنز و شوخ‌طبعى، ص ۱.


جوان، شادي و رضايت از زندگي
112

مؤمن، شوخ و شاداب است و منافق، اخمو و عصبى‌مزاج. 1 هر که مؤمنى را شاد کند، مرا شاد کرده، و
هر که مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است. 2 هر که مؤمنى را اندوهگين سازد و سپس [براى جبران اين خطا] جهان را به او ببخشد، اين، موجب بخشودگى گناهش نخواهد بود. 3

ياران پيامبر(ص) مى‌گويند: او بيشتر وقت‌ها لبخند بر لب داشت؛ نرم‌خوترين و شاداب‌ترين و گشاده‌روترينِ مردم بود؛ هرگاه يارانش شعرى مى‌خواندند و مى‌خنديدند، او هم لبخند مى‌زد؛ بى صدا مى‌خنديد؛ گاهى در حال خنده، دندان‌هاى آسيايش آشکار مى‌شدند؛ 4 امّا هميشه يادآورى مى‌کرد که خنده زياد، قلب را مى‌ميراند. 5 امام على(ع)، جوان‌مرد اسلام و قهرمان عرصه‌هاى خطر، شوخ‌طبع بود و با مردم، بويژه در شرايط سختى و خستگى، مِزاح مى‌کرد، تا آن جا که مخالفان وى، همين اخلاق او را بهانه کردند تا از حکومت، محرومش سازند. 6 امام صادق(ع) در اين موضوع، فرموده است:
هيچ مؤمنى نيست که شوخى در طبع او نباشد 7 و شوخ‌طبعى، بخشى از

1.تُحَف العقول، ابن شعبه حرّاني، ص ۴۹.

2.الکافى، ج ۲، ص ۱۸۸، ۱۸۹ و ۱۹۵.

3.بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۱۵۰.

4.. ر.ک: راه روشن (ترجمه «المحجّة البيضاء» فيض کاشانى)، محمّدرضا عطايى، مشهد: بنياد پژوهش‌هاى اسلامى؛ سيره معصومان، على حجّتى کرمانى، ج ۱ (ترجمه مجلّد اوّل أعيان الشيعة، سيّد محسن امين)، تهران: سروش؛ ضحک النبى (ص) و بکائه و مزاحه، احمد مصطفى الطهطاوى، قاهره: دار الفضيلة.

5.عيون الأخبار، ابن قتيبه دينَوَري، ص ۳۳۵.

6.شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد، ج ۱، ص ۱۸۶ و ج ۶، ص ۳۲۸؛ نهج البلاغة، خطبه ۸۳.

7.الکافى، ج ۲، ص ۶۶۳.

  • نام منبع :
    جوان، شادي و رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
تعداد بازدید : 192181
صفحه از 192
پرینت  ارسال به