117
جوان، شادي و رضايت از زندگي

خدمت انسانى خويش، ستم ديده و محروميت کشيده‌اند.
اينان در هر حال و با هر انگيزه، روح ملّت‌ها را شاد ساخته‌اند و آرامش و اميد را ميهمان دل‌هاى مردم خويش نموده‌اند. آيا اين، خدمتِ کوچکى است؟

شوخ‌طبعان روزگار

بذله‌گويان، لطيفه‌نويسان، فُکاهى‌سرايان، طنزپردازان، کُمِدى‌سازان، کودن‌نمايان، مَزّاحان، و ظريفان حاضر‌جواب، همگى در صف شوخ‌طبعان روزگارْ جاى دارند.
بدين ترتيب، جُحى (م 160 ق)، بُهلول (صحابى امام صادق)، جاحظ بَصرى (م 255 ق)، ابو العلاى مَعَرّى (م 449ق)، راغب
اصفهانى (م502 ق)، ملّانصرالدين (ق8ق)، مارْک توآين (امريکايى/م 1910م)، جُرج برنارد شاوْ (ايرلندى/م 1950م)، چارلى چاپلين(انگليسى/م1977م)، اشرف الدين قزوينى يا نسيم شمال (شاعر عصر مشروطه) ناجى العَلى( کاريکاتوريست شهيد فلسطينى)، ابوالقاسم حالت(م1373ش)، کيومرث صابري معروف به گل‌آقا (م1383ش)، عمران صلاحي (م 1385ش) و... در شمار شوخ‌طبعان خواهند بود. ۱

نمونه شوخى‌ها ۲

عُبيد زاکانى در رساله دلگشا آورده است:
شيطان را پرسيدند که کدام طايفه را دوست‌تر دارى؟ گفت: «دلّالان را». گفتند: چرا؟ گفت: «از بهر آن که من به سخن دروغ از ايشان خُرسند بودم، ايشان سوگند دروغ را نيز بدان افزودند».
زنِ طَلخک، فرزندى زاييد. سلطان محمود، او را پرسيد که چه زاده است.

1.براى آگاهى بيشتر، ر.ک: تاريخ طنز و شوخ‌طبعى، فصل سوم.

2.همه موارد، با اندکى تلخيص و تغيير لفظى آمده‌اند.


جوان، شادي و رضايت از زندگي
116

انگيزه‌هاى شوخ‌طبعان

گرچه مردم، از بابت فراموشىِ غصّه‌ها و غم‌ها، پيوسته خود را وامْدار ظرافت‌ها و لطيفه‌گويى‌هاى طنزنويسان و بذله‌گويان روزگار دانسته‌اند و مى‌دانند، امّا کمتر کسى به فکرِ يافتن ريشه و انگيزه شوخ‌طبعى در اين گونه افراد بوده است. با يک تحقيق ابتدايى شايد بتوان گفت که اين جماعت، با يکى از علّت‌ها و انگيزه‌هاى زير، به لطيفه‌گويى و فُکاهه‌پردازى روى کرده‌اند:
ـ شايد مقصودشان شاد کردن آدم‌هاى غمگين و خسته و تُهي‌دست يا اميد بخشيدن به آنهاست!
ـ شايد راه بهترى براى تسکين دردها و کاستن از رنج‌هاى جامعه خويش نيافته‌اند!
ـ شايد هدفشان ساده کردن سخنان دشوار و آگاهى دادن به مردم و آموزش نکته‌هاى اخلاقى است!
ـ شايد از زيبايىِ پيچيدنِ يک مطلب کاملاً جدّى در پوشش يک شوخى ساده (که کارى است بس دشوار)، لذّت مى‌برند!
ـ شايد قصد بر ملا کردن زشتى‌ها و رسوا کردن بدکاران را دارند!
ـ شايد تحقير متکبّران و زورمندان را هدف گرفته‌اند!
ـ شايد نيّتشان، انتقاد اجتماعى و تذکّر دادن به طبقات مختلف جامعه است که خود را اصلاح کنند!
ـ شايد با اين سلاح، به دفاع از فرهنگ، آيين، قوم، زبان و يا سرزمين خود برخاسته‌اند!
و چند «شايد» ديگر...؛ امّا بايد دانست که شوخ طبعان (بويژه نوابغ آنها) پيوسته در محيط و جامعه خود، تأثير‌گذار بوده‌اند و بسا که در مسير روشنگرى و

  • نام منبع :
    جوان، شادي و رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
تعداد بازدید : 191542
صفحه از 192
پرینت  ارسال به