123
جوان، شادي و رضايت از زندگي

يکي از معروف‌ترين تعريف‌ها، از سوي يک انسان‌شناس انگليسيِ قرن نوزدهم به نام ادوارد بارنت تايلور (1871م) ارائه شده، که عبارت است از:
فرهنگ، کليّت در هم‌تافته‌اي است شامل: دانش، دين، هنر، قانون، اخلاقيّات و هر گونه توانايي و عادتي که آدمي به عنوان عضوي از جامعه، به دست مي‌آورد. ۱

ويژگي‌هاي فرهنگ

با توجّه به پژوهش‌هاي انجام شده در حوزه‌هاي مختلف علوم اجتماعي (جامعه‌شناسي و مردم‌شناسي و...)، يک‌سري ويژگي‌هاي مشترک براي فرهنگ‌هاي مختلف، در نظر گرفته شده است که از مهم‌ترين‌هاي آنها مي‌توان به موارد زير اشاره کرد:

1. فرهنگ، آموختني و قابل انتقال است

به اين معنا که فرهنگ، خصوصيتي غريزي و ذاتي نيست که از راه وراثت، بين نسل‌ها انتقال پيدا کند؛ بلکه نظامي فکري‌ ـ ‌رفتاري است که پس از زاده شدن انسان، در سراسر زندگي آموخته مي‌شود. بنا بر اين، مي‌توان چنين نتيجه گرفت که فرهنگ، همواره از نسلي به نسل ديگر و حتّي از ملّتي به ملّت‌هاي ديگر، در حال انتقال و چرخش است.

2. فرهنگ، اجتماعي است

اين، بدان معناست که عادت‌هاي فرهنگي، ريشه‌هاي اجتماعي دارند و شماري از مردم که در قالب گروه‌ها و جامعه‌ها زندگي مي‌کنند، در آن شريک‌اند. از اين رو،

1.همان، ص۷۶.


جوان، شادي و رضايت از زندگي
122

بدون شک، مهم‌ترين عامل در ميزان شادکامي يک ملّت را مي‌توان در فرهنگ آن ملّت جستجو کرد. رضايت در زندگي مردمي که فرهنگشان داراي عناصر شادي‌آفرين بيشتري باشد، بيشتر از مردمي است که فرهنگشان از اين عناصر، کمتر بهره دارد؛ امّا اين عناصر فرهنگي، کدام‌ها هستند؟ و ميزان اهمّيت هر کدام در ايجاد شادکامي در فرهنگ‌هاي مختلف، چه قدر است؟

تعريف فرهنگ

قبل از اين که به عناصر شادي‌آفرين فرهنگ‌ها بپردازيم، لازم است که با مفهوم فرهنگ، ويژگي‌هاي آن و عناصر فرهنگي، آشنا شويم.
لغت‌نامه دهخدا، «فرهنگ» را معادل «ادب، تربيت، پرورش عقل و خرد، فضل و فضيلت، بزرگي، بزرگواري، دانش و...» دانسته است؛ امّا آنچه در اين مقاله، مورد نظر ماست، نه معناي لغوي اين واژه، بلکه تعريف اصطلاحي فرهنگ (Culture) است که در علوم اجتماعي کاربرد دارد.
از ديدگاه علمي، تعاريف فراواني از فرهنگ ارائه شده است، به طوري که فقط دو انسان‌شناس امريکايي به نام‌هاي کروبر و کلاکن، در سال 1952م، 164 تعريف از فرهنگ را گرد آوردند. ۱ امّا شايد اين تعريف از هرسکوويتس (1948م)، به معناي عمومي فرهنگ، نزديک‌تر باشد:
فرهنگ، بنايي است بيانگر تمامي باورها، رفتارها، دانش‌ها، ارزش‌ها و خواسته‌هايي که شيوه زندگي هر ملّت را باز مي‌نمايد... و عبارت‌ است از هر آنچه يک ملّت دارد، هر کاري که مي‌کند و هر آنچه مي‌انديشد. ۲

1.تعريف‌ها و مفهوم فرهنگ، داريوش آشوري، تهران: آگه، ۱۳۸۳، ص۷۵.

2.همان، ص۵۱.

  • نام منبع :
    جوان، شادي و رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
تعداد بازدید : 191633
صفحه از 192
پرینت  ارسال به