رفتارها و ويژگيهاي زندگي يک يا چند نفر خاص را ـ که جنبه عموميت پيدا نکردهاند ـ نميتوان «فرهنگ» ناميد.
3. فرهنگ، معنابخش و هويّتساز است
هر فرهنگي که نتواند از عهده تعيين و معرّفي هدف اعلاي زندگي برآيد، از برآوردن آرمانهاي عالي حيات نيز ناتوان است. عناصر فرهنگي، تا زماني که به زندگي افراد يک جامعه، هويّت و معنا ميبخشند، ميتوانند پايدار بمانند.
4. فرهنگ، پوياست
فرهنگها، بر اساس شرايط و امکانات محيطي و زماني، دائماً دگرگون ميشوند و فراگرد دگرگوني آنها، با تطبيق و سازگاري همراه است.
5. فرهنگ، يگانهساز است
عناصر هر فرهنگ، گرايش دارند تا با ايجاد اشتراکات در زندگي افراد وابسته به آن فرهنگ، پيکري يکپارچه و به همبافته و سازگار پديد آورند. در نتيجه، فرهنگ، از عوامل اتّحاد (يگانگيِ) گروهها و جوامع، شمرده ميشود.
عناصر فرهنگي
اگر ساختار و اجزاي تشکيلدهنده فرهنگها را «عناصر فرهنگي» بناميم، ميتوانيم آنها را به سه دسته زير تقسيمبندي کنيم:
يک. عناصر عمومي: رفتارهايي که در ميان مردم يک جامعه، مشترک اند و عموميت دارند.
دو. عناصر تخصّصي: رفتارهايي که در ميان اعضاي گروههاي تخصّصي، ظاهر ميشوند.