143
جوان، شادي و رضايت از زندگي

همان طور که در مقدّمه گفتيم، با تمام اين تفاسير، هوش منطقي فقط مي‌تواند موفّقيت تحصيلي ما را تضمين کند. تا سال‌هاي سال،
روان‌شناسان، فکر مي‌کردند که هوش، يعني همين هوش منطقي. حتّي يکي از آن دوآتشه‌هايشان در تعريف هوش مي‌گفت: «هوش يعني چيزي که توسّط تست هوش من سنجيده مي‌شود!».
هوش منطقي دو تا پاشنه آشيل (نقطه‌ضعف) داشت. يکي اين که ارثي بود. با اين حساب، تا وقتي که شما بدانيد هوشتان ارثي است، دانستن بهره هوشي‌تان، هيچ کمکي به تغيير در زندگي‌تان نمي‌کند. دوم هم اين که فقط حدود بيست درصد از موفّقيت ما را مي‌توانست پيش‌بيني کند.
سالووي (اوّلين کسي که اصطلاح «هوش هيجاني» يا همان «هوش غيرشناختي» را باب کرد)، احتمالاً از هر دو نقطه‌ضعفِ هوش منطقي، باخبر بود. او نوعي از هوش را به دنياي علمي ‌روان‌شناسي شناساند که کاملاً اکتسابي بود، مي‌شد آموزشش داد و در ضمن مي‌توانست هشتاد درصد از موفّقيت يک آدم را تضمين کند.

هوش هيجاني، چه جور هوشي است؟

به بيان خيلي ساده، هوش هيجاني، يعني اين که «به جاي اين که بگذاري فقط منطقت در تصميم‌گيري‌هايت مؤثّر باشد، از احساساتت هم استفاده کني. ضمن اين که قدرت اين را داشته باشي که احساساتت را کنترل و مديريت کني». اين، تعريفي بود که سالووي و ماير در سال 1990م، ارائه دادند؛ امّا بعدها، روان‌شناسان ديگر، خيلي ريز‌تر، به تعريف هوش هيجاني پرداختند. مثلاً «بارـ اُن» ۱

1.. Bar-on


جوان، شادي و رضايت از زندگي
142

(E.Q) ۱ را براي ويژگي اين آدم‌ها به کار بُرد؛ اصطلاحي که رابطه تنگاتنگي با «شادکامي» ‌و «خوشبيني» داشت.

هوش هيجاني، چه فرقي با هوش منطقي دارد؟

شايد لازم باشد که اوّل ببينيم کلمه «هوش» ـ که مثل نُقل و نبات، ميان صحبت‌هاي ما ريخته است ـ ، چه معنايي دارد. قابل قبول‌ترين تعريفي که تا به حال از هوش ارائه شده، اين است: «توانايي آدميزاد براي سازگاري و پيشرفت در موقعيت‌هاي مختلف زندگي». کساني که روي هوش منطقي (شناختي) تأکيد داشتند، مي‌گفتند که اين تواناييِ سازگاري در آدمي‌، بر مي‌گردد به I.Q يا بهره هوشي يا همان توانايي‌هاي ذهني موروثي او. آنها بهره هوشي را با ابزاري مي‌سنجيدند که معلوم مي‌کرد يک آدم، چه قدر حساب و کتابش خوب است، چه قدر اطّلاعات عمومي‌ دارد، چه طور مي‌تواند شباهت‌ها و تفاوت‌هاي بين کلمه‌هاي مختلف را شرح دهد، حافظه‌اش چه قدر است، چه قدر در کارهاي عملي سرعت عمل دارد، چه طور مي‌تواند اجزاي مختلف يک واقعه را به هم پيوند دهد و چيزهاي منطقي‌اي از اين قبيل.
آنها مي‌گفتند که اين نوع از هوش، ژنتيک (موروثي) است و هر کسي با هوش مشخّصي به دنيا مي‌آيد؛ امّا محيط مي‌تواند آدم را به حداکثر هوشي که ژنتيکش تعيين کرده، برساند و يا نرساند. در واقع، ژنتيک، طيفي از بهره هوشي را در نهاد ما گذاشته است؛ حالا ديگر دست اراده و محيط ماست که به حداکثر اين طيف برسيم و يا به حداقلش راضي شويم.

1.. Emotional Intelligence Quotient

  • نام منبع :
    جوان، شادي و رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
تعداد بازدید : 191586
صفحه از 192
پرینت  ارسال به