155
جوان، شادي و رضايت از زندگي

پيرامون خود دارد و اتّفاقات و رويداد‌هاي اطراف خود را با ديدي خوشبينانه مي‌نگرد. ۱
به اعتقاد آرگايل، شادکامي، داراي اجزايي چون: وجود هيجانات مثبت و نبود هيجانات منفي (از جمله افسردگي و اضطراب)، داشتن روابط مثبت با ديگران، هدفمند بودن در زندگي، داشتن رشد شخصيتي، دوست داشتن ديگران و دوست داشتن زندگي است.

شادکامي و موفّقيت

مطالعات، نشان داده‌اند که انسان‌هاي شاد و سالم در جامعه متمدّن، ‌انسان‌هايي مسئوليت‌پذير و شهرونداني خوب خواهند بود. هر چه هوش هيجاني (مهارتي ـ ‌اکتسابي) در ما بالاتر باشد، هيجانات و احساسات، به ما بيشتر کمک مي‌کنند تا اطّلاعات مربوط به پايه و اساس سلامتي (يعني شادي) را جمع‌آوري و اولويّت‌بندي و پردازش کنيم تا به بهترين شکل از آنها استفاده گردد. کساني که هوش هيجاني بالاتري دارند، با توسّل به مهارت «خودشناسي»، بيشتر مي‌توانند به ريشه‌هاي پنهان شادي يا غم خود، آگاه شوند و آن را مديريت کنند و طبعاً چنين کساني به موفّقيت، نزديک‌ترند.
شادکامي، تأثير مهمّي در موفّقيت افراد دارد. افراد شادکام، نگرش خوشبينانه‌اي نسبت به وقايع و رويدادهاي اطراف خود دارند و به جاي جبهه‌گيري منفي نسبت به اتّفاقات پيرامون خود، سعي در استفاده بهينه از اين رويدادها دارند.

1.. «بررسي‌ مقدّماتي‌ پايايي‌ و روايي‌ پرسش‌نامه‌ شادکامي‌ آکسفورد در دانشجويان‌ دانشگاه‌هاي تهران‌»، احمد علي‌‌پور و احمدعلي نوربالا، فصل‌نامه ‌انديشه‌ و رفتار، شماره:۱۷ و ۱۸، تابستان و پاييز ۱۳۷۸، ص۵۶.


جوان، شادي و رضايت از زندگي
154

مي‌يابند و خود را با يک گروه وفق مي‌دهند؛ افکار خود را بيان مي‌کنند؛ به ايجاد ارتباط با افراد جديد، علاقه نشان مي‌دهند؛ خوش‌مشرب‌اند؛ زياد
احساساتي نيستند؛ ريسک‌پذيرند؛ سريع تصميم مي‌گـيـرند؛ اجتماعي هستند؛ درک آنها و شناخت شخصيتشان آسان است؛ شخصيت آنها در خلوت و حضور ديگران يکسان است؛ معاشرتي هستند؛ پس از آن که حرف خود را مي‌زنند، به گفته خود مي‌انديشند؛ کارهاي گروهي را مي‌پسندند؛ رنگ‌هاي روشن را بيشتر دوست دارند؛ بيشتر، از اَعمال ديگران خشمگين مي‌گردند تا کارهاي خودشان؛ اطّلاعات شخصي خود را به سادگي با ديگران قسمت مي‌کـنند؛ رويکرد سريع الوصول را بيشتر ترجيح مي‌دهـنـد؛ تنها از روي تجارب زندگي خود درس مي‌گيرند و نه عبرت گرفتن از ديگران.
در تحقيق ديگري که توسط آرگايل و همکارانش در مورد تعريف «شادکامي» صورت گرفت، مشخّص شد که هنگامي‌که از مردم پرسيده مي‌شود: «شادکامي چيست؟»، آنها دو نوع پاسخ را مطرح مي‌کنند: اوّل اين که ممکن است حالات هيجاني مثبت (مانند لذّت) را عنوان کنند و دوم، آن را راضي بودن از زندگي به طور کلّي و يا در بيشتر جنبه‌‌هاي آن بدانند.
بنا بر اين، به نظر مي‌رسد که شادکامي، دو جزء اساسي (عاطفي و شناختي ) دارد که بُعد عاطفي آن، موجب مي‌گردد انساني که داراي احساس شادکامي است، از نظر ديگران، به عنوان فردي بشّاش و سرزنده شناخته شود و در مناسبات اجتماعي نيز بتواند راحت‌تر با ديگران ارتباط برقرار کند. همچنين از بُعد شناختي نيز چنين فردي، نگرش مثبتي نسبت به
دنياي

  • نام منبع :
    جوان، شادي و رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
تعداد بازدید : 191505
صفحه از 192
پرینت  ارسال به