و اين جريان، در سال 1436م، با اختراع صنعت چاپ به وسيله گوتنبرگ، شدّت و عمق بيشتري يافت.
انسان که تا بدين جا بر بُعد مکانيِ ارتباط با ديگران غلبه پيدا کرده بود، در جستجوي آن بود که بتواند بُعد زمان را هم از پيش رو بردارد، به طوري که هر لحظه که اراده کند، بتواند با ديگراني که کيلومترها با او فاصله دارند، ارتباط برقرار کند؛ کساني که نه آنها را ديده و نه ميشناسد.
سرانجام با اختراع راديو به وسيله مارکُني و با افتتاح اوّلين فرستنده راديويي (در سال 1920م، در لندن)، انسان توانست به اين آرزوي ديرين خود هم دست پيدا کند و همزمان از طريق راديو، تلويزيون، ماهواره، اينترنت و... با ميليونها نفر در سراسر جهان، ارتباط برقرار سازد.
اين گونه بود که وسايل ارتباط جمعي (رسانهها)، شکل گرفتند و به مرور زمان، وارد زندگي انسانها شدند و جايگاه خود را به عنوان يکي از تأثيرگذارترين عوامل در زندگي بشر عصر جديد، تثبيت کردند.
کارکردهاي اجتماعي وسايل ارتباط جمعي
اگر بخواهيم به نقش رسانهها در شاد نگه داشتن جوامع بپردازيم، ابتدا بايد با نقشهاي اجتماعي وسايل ارتباط جمعي آشنا شويم و بعد، تأثير هر کدام از آنها را در ايجاد احساس رضايت از زندگي مخاطبانشان بررسي کنيم.
1. وظيفه خبررساني
انسان، موجودي بسيار کنجکاو و جستجوگر است و يکي از مهمترين نيازهاي او، نياز به آگاهي يافتن از آخرين رويدادها و اتّفاقاتي است
که در محيط پيرامونش رخ ميدهند و هميشه به دنبال اخبار و مطالب و ايدههاي نو است.