آزاديخواهيِ ملل جهان، تأثير قاطع داشتهاند و در ميدان اين مبارزات، براي طرد استبداد و کسب دموکراسي و رسيدن به حقوق شهروندي، از سلاحهاي بُرّنده سياسي بودهاند. ۱ براي نمونه، ميتوان به نقش شبنامهها، نوارهاي صوتي، اطّلاعيهها و اعلاميههاي مردمي (رسانههاي در دسترس آن زمان)، در پيروزي انقلاب اسلامي ايران، اشاره نمود.
پس رسانهها، از طريق ارضاي حسّ کنجکاوي آدمي و کمک به او در کسب موفّقيتهاي بيشتر در زندگي و رسيدن به آگاهيهاي حقوقي و سياسي، به منظور احقاق حقوق يا جلب همدلي و همفکري (در جامعه و جهان)، به نوعي، در ايجاد احساس رضايت بيشتر در زندگي انسان، مؤثّرند.
2. وظيفه آموزشي
اگر نيمنگاهي به سيستم سنّتي آموزش داشته باشيم، متوجّه خواهيم شد که آموزشهاي سينه به سينهاي که از پدران به فرزندان منتقل ميشدند و يا آموزشهاي مکتبخانهاي و مدرسهاي و حتّي دانشگاهي، ديگر جوابگوي نيازهاي امروز بشر نيستند؛ چرا که عمق و گستره علوم و دانستههاي بشر قرن بيست و يکم، آن قدر زياد شده است که ديگر با چند کتاب و جزوه (و به تعبير بهتر، با آموزش رسميِ مدرسه و دانشگاه)، نميتوان آنها را منتقل کرد. اين جاست که اهميّت وظيفه آموزشي وسايل ارتباطي در جوامع معاصر، مشخّص ميشود، به طوري که جامعهشناسان، معتقدند که وسايل ارتباطي، با عرضه اطّلاعات و معلومات جديد، به موازات کوشش معلّمان و استادان و نهادهاي رسمي آموزش، خدمات آموزشي غيرمستقيم خود
را انجام ميدهند و