امّا سخن ما در باب آن شادابىاي است که برابر کسالت، خُمود و افسردهدلى قرار مىگيرد؛ کسالتى که سدّ راه پيشرفت، تکامل و تعلّق
خاطر به ديگران و همدردى با انسانهاست. سخنان معصومان(ع) در اين زمينه، در سه گروه مىگنجد:
الف. دفاع از حُزن
در احاديث متعدّد، گونهاى از حزن و اندوه، مورد تأييد قرار گرفته و نشانه مؤمن قلمداد شده است. شخص مؤمن از اين منظر، کسى است که همواره نگران سرنوشت ديگران و اندوهناک کاستىهاى آنان است. چنين کسى، غم نام و نان خود را ندارد و نگران سود و زيان شخصى خود نيست؛ بلکه چون خود را بخشى ناگسستنى از پيکره اجتماع مىداند، خويشتن را در برابر سرنوشت آن، مسئول مىشناسد. او هرگز در پى آن نيست که گليم خود را از آب، بيرون بکشد؛ بلکه بر آن است تا غريق را برهانَد. ۱
چنين کسى طبيعتاً همواره اندوهناک و نگران است؛ امّا اين نگرانى عميق او، با نگرانىهاى روزمرّه و حقير، بسيار متفاوت است. او به دليل آگاهى نسبت به ديگران و احساس مسئوليت شديد، نمىتواند خود را به شادىهاى گذرا بسپارد و از عمق اندوه خود بکاهد. اندوه او همه همنوعانش را در بر مىگيرد و تنها به گروهى اختصاص پيدا نمىکند. کوتاه سخن اين که به گفته مولاى متّقيان، امام على(ع):
هر عارفى، اندوهناک و هر عاقلى غمگين است.۲