25
جوان، شادي و رضايت از زندگي

چه شيرين) و سپس کوشش براى تغيير آنچه هست (امّا مطلوب نيست)، به آنچه بايد باشد.
شخص شاداب، در دل هر مانعى، فرصتى و در کنار هر دشوارى، آسانى ۱ و در پى هر سياهى، سپيدى را مى‌بيند و انتظار مى‌کشد. او عميقاً ايمان دارد که رنج و سختى، بخش ناگسستنىِ وجود انسان ۲ و زمينه شکوفايى استعدادهايش و لازمه رشد و تکامل است و «نابرده رنج، گنجْ ميسّر نمى‌شود».
انسان شاداب، ناکامى و تلخى را انکار نمى‌کند؛ امّا معتقد است که مى‌توان آنها را به کاميابى و شيرينى تبديل کرد. او فشارهاى زندگى را چونان حرکات ورزشى مى‌داند که هر چه شديدتر باشد، بدن او را نيرومندتر خواهد کرد. او شکست را مقدّمه پيروزى و سختى را طلايه آسانى مى‌داند.
چنين کسى با داشتن رويکردى مثبت به زندگى و اعتماد به خدا و در نتيجه، اميد به هدايت او و اعتقاد به نيروهاى درونى خود، دليلى براى افسردگى نمى‌بيند و چون عميقاً بر اين باور است که «هر انسانى در گروِ کارى است که مى‌کند» ۳ و چون بر آن است که:
اين جهان، کوه است و فعل ما ندا
سوى ما آيد نداها را صدا.
ناگزير، مسئوليتى جدّى در خود احساس مى‌کند و به جاى سرخوردگى و نوميدى و سستى و خود را چون پرِکاهى در توفان حوادث دانستن، با استوارى، در برابر ناخوشى‌ها قد علم مى‌کند و با چهره‌اى باز، براى گشودن راه خويش و آفريدن سرنوشت خود، پيش مى‌رود.

1.. إنّ مع العُسر يسراً (سوره انشراح، آيه ۶).

2.. لقد خلقنا الإنسان فى کبَد؛ آدمى را در رنج آفريديم (سوره بلَد، آيه ۴).

3.. کلّ امرئ بما کسب رهين (سوره طور، آيه ۲۱).


جوان، شادي و رضايت از زندگي
24

هر نعمتى، کليدى و قفلى دارد؛ کليدش شکيبايى و قفلش تنبلى است.۱
ايشان از سوى ديگر، براى توفيق در کارها، کنار گذاشتن خودپرستى و سُستى را توصيه مى‌کند و مى‌فرمايد:
هر کس خودشيفتگى و تنبلى را کنار بگذارد، گزندى به او نمى‌رسد.۲
ايشان همچنين با تأکيد بر پشتکار و تن سپردن به سختى‌ها براى رسيدن به بهروزى، از کسالت و اندوه، با عنوان «گورستان پيروزى» نام مى‌بَرَد و در شعرى که به ايشان نسبت داده شده است، مى‌فرمايد:
بر رنج شبروى و بيدارى و بر راه سپردن شام و بام که در رَه نياز پويى، بشکيب. دلتنگ مباش و از طلب، ناتوان منشين که در ميانه زبونى و اندوه، پيروزى از دست برود. ۳

ج. تشويق نشاط و شادابى

شادابى، به معناى انکار واقعيت‌ها و ناخوشى‌ها و نديدن مشکلات خود و ديگران نيست. شادابى، به معناى چشم بستن بر پاره‌اى واقعيت‌هاى تلخ و فراز و نشيب زندگى نيست و بالاخره، شادابى به معناى خوش‌بينى بى‌پايه و خودفريبى نيست. نه؛ شادابى هيچ يک از اينها نيست؛ بلکه شادابى، به معناى اعتقاد به هدفدارى هستى و داشتن رويکردى است براى حلّ مشکلات و چيرگى بر موانع. شادابى يعنى پذيرفتن همه واقعيت‌هاى موجود (چه تلخ و

1.. لکلّ نعمة مفتاح و مغلاق، مفتاحها الصبر و مغلاقها الکسل (شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد، ج ۲۰، ص ۳۲۲).

2.. مَن تَرَک العُجب و التوانى لم ينزل بِه مکروه (غرر الحکم، حديث ۸۸۰۵).

3.. اصبر على تعب الأدلاج و السرر و بالرواح على الحاجات و الفکَر لاتضجرنّ و لا يعجزک مطلبها فالنجح يتلف بين العَجز و الضَّجَر

  • نام منبع :
    جوان، شادي و رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
تعداد بازدید : 191454
صفحه از 192
پرینت  ارسال به