آيا کسى که با ارسال ويروس رايانهاى، همه زحمات چند ماهه دوستش را دستخوش اختلال مىکند، مىتواند ادّعاى دوستى و شوخى کند؟ آيا از کسى که در مجلسى دوستانه، دستش انداختهايم و با ريشخند کردن او، ديگران را خنداندهايم، مىتوان انتظار تلافى و انتقامگيرى نداشت؟!
شخصى مىگويد: با پيامبر (ص) در مسجد، نشسته بوديم. فردى وارد شد و فراموش کرد که کفشهايش را همراه خود ببرد. مردى آمد
و آنها را برداشت و پنهان کرد. صاحب کفش، به دنبال آنها گشت و کسى راهنمايىاش نکرد و در پايان، همان مرد، کفشهايش را نشان داد و در پاسخ پيامبر(ص) گفت: «از سرِ شوخى چنين کردم». پيامبر(ص) چند مرتبه فرمود: «پس با هراس و ترسِ مؤمن چه مىکنى؟!». ۱
گفتنى است که ما شادىهاى دستهجمعى را رد نمىکنيم. عروسىها و جشنهاى همگانى، همه از نظر اسلام مقبولاند و بايد هم با شادى همراه باشند، امّا شادى خردمندانه و نه بيرون بَرنده از راه درست زندگى.
ابراز شادى به شکل کف زدن، سرود خواندن، هلهله و مسابقه، همه آزادند و حتّى برخى از آنها در حضور معصوم(ع) هم صورت گرفتهاند؛ امّا هيچ يک، همراه آزار رساندن به ديگران، راه بر ديگران بستن، ديگران را از خواب پراندن و شيشه شکستن و هرزهدرايى و بىادبى و تجاوز به حقوق ديگران نبوده است.
اسلام، دين خرد و فطرت است و تنها شوخى و شادىاى را اجازه مىدهد و توصيه مىکند که سازگار با فطرت و ياور زندگى باشد، نه غفلتزا و بارى بر ديگر بارها.