69
جوان، شادي و رضايت از زندگي

5. تبسّم و خنده

گرمى تبسّم و لبخند، کينه‌ها را از بين مى‌برد و روابط انسانى را تعادل مى‌بخشد. وقتى که مى‌خنديم، همه چيز به نفع جسم و روح ما پيش مى‌رود. هنر شاد بودن، مستلزم توانايى خنديدن به مشکلات در کوتاه‌ترين زمان ممکن، پس از وقوع آنهاست. ما مى‌توانيم در خنديدن، کودکان را سرمشق خود قرار دهيم. کودک به طور طبيعى و بدون احساس خجالت، تقريباً به همه چيز مى‌خندد؛ گويى مى‌داند که يک خنده سير، او را سالم و متوازنْ نگه مى‌دارد.
حتّى وقتى که انسان، عميقاً غمگين و ناراحت است، بايد در برخورد با ديگران، خود را شاد نشان دهد و تبسّم نمايد؛ چنان که امام(ع) در توصيف عارفان مى‌فرمايد:
زاهدان، در دنيا اگر چه بخندند، قلبشان مى‌گريد و اگرچه شاد باشند، اندوهشان شديد است.۱
حافظ اين گونه مي‌سرايد:




با دل خونين، لب خندان بياور همچو جامنى گَرَت زخمى رسد، چون چنگ آيى در خروش.
در خنديدن بايد صادقانه خنديد و شخصيت خود را نيز در نظر داشت. خنده، آن گاه مؤثّر و درمان‌بخش است که به موقع باشد و به شخصيت ديگران لطمه وارد نياورد. خنده‌هاى بى‌مورد و تمسخرآميز، انسان را غافل مى‌کند و پرده سياهى بر روى عوامل شادى‌آفرين ديگر مى‌کِشد.

6. مِزاح و شوخى

طبيعت انسان، شوخى را مى‌پسندد و با آن شاد مى‌شود؛ زيرا مزاح، براى مدّتى تصويرهاى پياپى غمناک را قطع مى‌کند و عناصر شادى‌بخش را در لايه‌هاى

1.. نهج البلاغة، خطبه ۱۱۳.


جوان، شادي و رضايت از زندگي
68

هيچ لذّتى به انسان دست نمى‌دهد؛ حتّى عذاب وجدان هم مى‌آوَرد؛ چرا که روح و وجدان، آماده لذّت بردن نيستند. يک غذاى لذيذ يا رابطه جنسى و يا خانه بسيار زيبا، اگر حرام و نامشروع و غصبى باشد، براى انسانِ سالم و طبيعى، تلخ و ناگوار است.
پرهيز از گناه، در بيشتر مواقع، پرهيز از لذايذ مادّىِ سطحى است؛ امّا براى انسان، شادى‌آور است؛ زيرا روح آدمى به گونه‌اى
است که گاهى از «پرهيز» و «رياضت معقول»، سرخوش مى‌شود. ارضاى تمايلات به هرگونه و هر نحو، شادى‌آور نيست؛ گاهى «پرهيز از بر آوردنِ آنها» هم لذّت‌بخش است.

4. مبارزه با نگرانى

شادى، در واقع، نبودِ غم و اندوه است. اگر انسان بتواند نگرانى‌ها و اندوه‌ها را از خود دور کند، شاد است. البته بعضى از غم‌ها لازمه زندگى بشرى است؛ امّا بسيارى از آنها ناشى از نگرانى‌ها و نااميدى‌هاست. اين نگرانى‌ها منشأ مشکلات بسيار ديگرى، از جمله بيمارى است. ديل کارنِگى مى‌نويسد:
چند سال پيش به اتفاق آقاى دکتر «گوبر» (رئيس بيمارستان‌هاى راه‌آهنِ «سانتافيا») به گردش رفته بوديم.
با هم در باره تأثيرات نگرانى صحبت مى‌کرديم. دکتر گفت: هفتاد درصد بيمارانى که به پزشکان مراجعه مى‌کنند، اگر خود را از ترس و نگرانى آزاد سازند، مى‌توانند شخصاً خود را معالجه کنند. ۱
آرى! کسانى که دچار دلهره و نگرانى باشند، از هيچ يک از امکانات زندگى، لذّتى نمى‌برند.

1.. آيين زندگى، ص ۳۴.

  • نام منبع :
    جوان، شادي و رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
تعداد بازدید : 191540
صفحه از 192
پرینت  ارسال به