75
جوان، شادي و رضايت از زندگي

اين مراجع را در مجالس شادى، خلاف شرع دانست. ثانياً بايد از حرام مطلق شمردن اين گونه شادى‌ها دست برداريم و به نوعى تسامح و مداراىِ معقول، تن دهيم و مردم را بى‌دليل، فاسق نخوانيم. وقتى در يک مسئله اجتماعى، حکم شرعىِ مسئله‌اى مورد اختلاف است، براى زيستِ مسالمت‌آميز، چنين مدارا و تسامحى يک ضرورت است.
ممکن است گفته شود: در قرآن و روايات، آيه‌ها و احاديث صريحى داريم که انسان را از «لغو (بيهودگى)» و «لهو (سرگرم شدن به بيهوده)» باز مى‌دارند و اساساً صفتِ مؤمنان، آن است که از بيهودگى و سرگرم شدن به بيهوده‌ها رويگردان‌اند؛ امّا اوّلاً نمى‌توان گفت که اين نوع شادى‌ها مصداق لغو هستند؛ زيرا در احاديثى که قبلاً نقل کرديم، پيامبر(ص) دستور نواختن دف را در عروسى داده‌اند. ثانياً هر لغوى يا لهوى حرام نيست. به قولِ مرحوم آية الله العظمى بروجردى:
هرچند حرام بودن بعضى از اقسامِ لهو، قطعى است، امّا حرام دانستن همه لهوها، صحيح نيست؛ زيرا لهوى حرام است که موجبِ خروج انسان از حالت طبيعى گردد؛ چنان که حالتِ مستى به شرابخوار دست مى‌دهد و باعثِ زوالِ عقل او مى‌گردد و اختيار از او سلب مى‌شود. ۱
پُرواضح است فقيهانى که فتوا به جايز بودن رقصِ معمولى و دست زدن در مجالسِ شادى داده‌اند، مردم را به اين کار تشويق و يا توصيه نکرده‌اند؛ يعنى منظورشان اين نبوده که حتماً بايد در مجالس عقد و عروسى، رقص هم باشد. البته قبلاً آورديم که پيامبر(ص)، توصيه فرمود که مجالسِ عروسى با سر و صدا

1.ر.ک: البدر الزاهر، آية الله حسين بروجردي، ص ۲۳۴.


جوان، شادي و رضايت از زندگي
74

از آن جا که فقها، کف زدن براى تشويق يا امر عُقلايى ديگر را بى اشکال دانسته‌اند و مذمّت موجود در آيه ياد شده، مربوط به آنهايى بوده که کف و سوت را وسيله‌اى براى تضعيف يک امر دينى قرار داده بودند و اين موضوع در جامعه‌اى که ما در آن زندگى مى‌کنيم، اصلاً به فکر مسلمانان هم خطور نمى‌کند و کف زدن را جانشين صلوات نمى‌دانند، لذا تفسير فوقْ نارواست.
دليل ديگر نادرستى تفسير ياد شده، نظر علّامه طباطبايى در تفسير الميزان است که نماز و عبادت کافران در عصر جاهليت را همان کف زدن و سوت کشيدن آنها در مسجد الحرام دانسته است. ۱ مؤلّف تفسير مجمع البيان، با علّامه طباطبايى هم‌عقيده است و روايتى را که حاکى از چگونگى نماز کفّار است، نقل مى‌نمايد. ۲

دو. رقص

در خصوصِ رقص در مجالسِ شادى، چهار ديدگاه فقهى وجود دارد: 1. نهىِ مطلق از رقص؛ 2. نهى با دعوت به احتياط؛ 3. دعوت به احتياط؛ 4. جايز دانستن. رقص‌هاى مبتذل و فسادانگيز را همه فقها بدون استثنا حرام مى‌دانند؛ امّا در مورد رقصِ شادى و با رعايت همه جوانب، يعنى رقصِ زن در ميان زنان و مرد در ميانِ مردان، بعضى از فقهاى معاصر، آن را بى‌اشکال دانسته‌اند. ۳
پس اولاً رقصيدن و دست زدنى که فسادانگيز نباشد، مطابق فتاواى اين گروه از مراجع تقليد معاصر، بى اشکال است. در اين صورت، نبايد کار مقلّدان

1.ترجمه الميزان، ج۹، ص ۱۱۲.

2.ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۱۰، ص ۲۱۲.

3.. براى نمونه، ر.ک: جامع المسائل، آية الله محمّد فاضل لنکرانى، ص ۴۸۶؛ صراط النجاة، آية الله خويى و آية الله ميرزا جواد تبريزى، ج ۱، ص ۳۷۲؛مجمع المسائل، آية الله يوسف صانعى، ص ۲۹۸؛ استفتائات، آية الله حسين نورى همدانى؛ رساله توضيح المسائل، آية الله محمّد ابراهيم جنّاتي، ج ۲، ص ۱۵۰.

  • نام منبع :
    جوان، شادي و رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
تعداد بازدید : 191536
صفحه از 192
پرینت  ارسال به