91
جوان، شادي و رضايت از زندگي

هر غمي کو گِرد ما گرديد، شد در خون خويش. ۱
و يا:
شاد بودن، هنر است
شاد کردن، هنري والاتر!
گر به شاديّ تو دل‌هاي دگر باشد شاد
زندگي، صحنه يکتاي هنرمندي ماست! ۲
در جامعه امروز بشري، تحت تأثير مؤلّفه‌هاي عصر جديد (رشد تکنولوژي، گسترش ارتباطات، اوج گرفتن دستاوردهاي علمي و فنّي، سرعت گرفتن زندگي و دامنه‌دار شدن نزاع‌هاي فکري و ترديد‌ها)، اضطراب و نااميدي و افسردگي، به واسطه بروز مشکلات و پيچيدگي‌ها و ماشينيزم و بي‌توجّهي به معنويت (بخصوص در بين طبقه مرفّه) و بيماري و گرفتاري‌هاي مادي و اقتصادي و فقر و ناداني و نابرابري (بخصوص در بين طبقه فقير)، گريبانگير انسان‌ها شده است.
در چنين فضايي، هر چند از برخي ناراحتي‌ها و ناکامي‌ها و ناشادي‌هايي که انسان‌ها معمولاً با آنها مواجه مي‌شوند، گريزي نيست، امّا در واژه‌هاي والا و خصلت‌هاي پسنديده‌اي چون: همدردي و همدلي و همراهي، ارزش و معنايي خاص مي‌يابند که:
بني‌آدم، اعضاي يک پيکرند
که در آفرينش، ز يک گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نمانَد قرار. ۳
و:

1.ديوان شمس، جلال الدّين مولوي.

2.ژاله اصفهاني.

3.گلستان، سعدي.


جوان، شادي و رضايت از زندگي
90

همچنين به نظر مي‌رسد که جاذبه خود اشعار هم در اين زمينه بي‌تأثير نيست؛ چرا که در ادبيات ما، اشعار غم‌انگيز، عمدتاً جوهره شعري قوي‌تر و زيبايي و جذّابيت بيشتري دارند و اين، شايد به هبوط انسان و سرگذشت آدمي باز گردد که از بهشت و جوار خداوند، به زير آمده است و در غربت زندگي زميني، گرفتار شده است و اين خود، حکايت ديگري است که:




بشنو از ني چون حکايت مي‌کندوز جدايي‌ها شکايت مي‌کند
کز نيستان، تا مرا بُبريده‌انداز نفيرم، مرد و زن ناليده‌اند
سينه‌ خواهم شرحه‌شرحه از فراقتا بگويم شرح درد اشتياق
هر کسي کو دور مانْد از اصل خويشبازجويد روزگار وصل خويش...
در غم ما، روزها بي‌گاه شدروزها، با سوزها همراه شد
روزها گر رفت، گو رو، باک نيست!تو بمان! اي آن که جز تو پاک نيست
هر که او از هم‌زباني شد جدابي‌زبان شد، گر چه دارد صد نوا.۱
امّا به طور کلّي مي‌توان گفت که اکثر اُدبا و سخنوران، خواسته‌اند به گونه‌اي با شعر و سخن خود، به پيکره جامعه، نسيم شادماني بوزند و به نبرد و مقابله با غم و غصه ويرانگر بروند که گفته‌اند:
خون غم بر ما حلال و خون ما بر غم حرام

1.مثنوي معنوي، جلال الدّين مولوي.

  • نام منبع :
    جوان، شادي و رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
تعداد بازدید : 191547
صفحه از 192
پرینت  ارسال به