طبيعى است که تا وقتى گزيدههايى فارسى از اين متون برآمده از ذوق سليم و تجربهى کهن و نثرى روان و قلمى فاخر و بيانى استوار در قالب جزوههايى خوشخوان و زيبا در اختيار نسل جوان نباشد، نبايد انتظار داشت آنان در سالهاى بعد، در دانشگاه به اين متون روى آورند؛ چرا که ديگران متاع خود را به صورتى جذّابتر و دلفريبتر عرضه کردهاند.
اين نکته در مورد دانشجويان و برنامههاى درسى آنان نيز در سطح خود، صادق است. البتّه انتخاب، در اينجا حسّاستر است و مخاطبشناسى (شناخت نيازهاى مخاطب) ضرورت بيشتر مىيابد.
8 ـ 3 در برنامههاى درسى حوزهها نيز، جاى آشنايى با اين متون خالى است؛ در حالى که دست کم براى آشنايى با قواعد صرف و نحو، مىتوان بخشهايى از اين کتابها را در متون درسى گنجانيد. سير تاريخى عقيدهى مهدويّت و ثبات قدم شيعهى اماميّه در اين عقيده در طول يازدهقرن، دستمايهى متون درسى کلام و عقايد در سطوح مختلف تواند بود، امرى مهم که تاکنون چندان بدان بها داده نشده است. اين امر توجّه ويژه مىطلبد، به ويژه در اين زمان که هجوم فزايندهى انديشههاى ديگر، بيداد مىکند.
8 ـ 4 يکى از نتايج اين کار، «بازسازى کتب مفقوده» است؛ يعنى منابعى که در اختيار دانشمندان سدههاى پيشين بوده و در کتابهاى خود، از آنها نقل کردهاند. مثلاً کتاب يا کتابهاى جناب فضلبن شاذان نيشابورى در به ارهى حضرت مهدى عليه السلام، اهمّيّت فراوان دارد، هم به لحاظ اعتبار و وثاقت ايشان، هم از آن رو که خود، زمان چهار امام معصوم (امام رضا تا امام عسکرى عليهم السلام) را درک کرده، و هم از آن جهت که قبل از تولّد حضرت مهدى عليه السلام درگذشته که شائبه حديثسازى را از ميان مىبرد. خوشبختانه مىتوان بخش عمدهاى از احاديث فضلبن شاذان را در آثار موجود پيشينيان يافت و به بازسازىِ کتابهاى او اقدام کرد. ۱
1.تلاشها و تجربههاى استاد رسول جعفريان در زمينهى بازسازى کتب مفقودهى شيعى، مىتواند در اين کار، مورد استفاده قرار گيرد.