مبانى فقه‏ الحديثى آية الله ميرزا مهدى اصفهانى (4) - صفحه 10

دشمنان، فهم و فقه سرشار نسبت به احاديث و حافظه و ضبطى دقيق در ارتباط با اخبار. اينان، نبايد دنياطلب و رياست‏خواه باشند، و بسيارى ويژگى‏هاى ديگر كه اين ويژگى‏ها در روايات، به دو شكل صفات ايجابى (مثبت) و صفات سلبى (منفى) ياد شده‏اند.
3 ـ اين راويان احاديث و اخبار، مسئوليت زيادى در زمان غيبت امام زمان (عج) بر عهده دارند. چرا كه واسطه بين امام معصوم و مردم هستند ؛ و برخى وظائف سنگين به عهده آنان واگذار شده است، همچون آگاه كردن مردم نسبت به تكاليف دينى (مقام اِنذار)؛ آگاه كردن مردم نسبت به وظايف شرعى كه درباره مسائل عبادى، معاملات، رفتارهاى اقتصادى، اجتماعى و سياسى دارند (مقام اِفتاء)، و نيز برطرف ساختن نزاع‏ها و خصومت‏هاى آنان در مسائل مختلف اجتماعى (مقام قضاء).
در طول تاريخ فقاهت شيعه، برخى فقيهان در مورد گستره و دايره نِطاق و شمول اين دخالت و نفوذ، بحث و گفتگوهاى زيادى داشته‏اند. برخى قدرتِ فقيه جامع الشرايط را قدرتى عام و مطلق انگاشته و برخى ديگر آن را خاصّ و مقيّد دانسته‏اند. البتّه هيچ بحث و سخنى نيست در اين مورد كه راويان اخبار و احاديث در زمان غيبت امام زمان (عج)، داراى مقامات و مناصبى هستند. سخن فقط درباره حدود و ثغور اين مناصب است. همچنين مورد اتّفاق بزرگان شيعه است كه اين راويان اخبار و محدثان، از طرف امام زمان(عج) عنوان نيابت عامّه دارند، نه نيابت خاصه؛ و انكار نيابت آنان، انكار امامت شيعه از اساس است.
4 ـ بين «اجتهاد» و «فقاهت»، تفاوت‏هاى اساسى وجود دارد. «اجتهاد» در فرهنگ اهل تسنن، بيشتر به معناى كوشش ذهنى فرد است كه با توجه به متون دينى ـ قرآن و سنت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم ـ و اُنس فكرى وى با مسائل دينى به دست مى‏آيد. در برخى موارد نيز، اجتهاد همان نظر شخصىِ شخص مجتهد است. اهل سنت، همه يا اكثر اصحاب پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم را مجتهد و مُصيب در رأى و انديشه مى‏دانند. پيشوايان شيعه به شدت به اين ديدگاه انتقاد و حمله كرده و آن را ابطال ساختند و شاگردان ائمه عليهم ‏السلام درباره بى‏پايگى اين اجتهاد، كتابها پرداختند (ر. ك : مبادى فقه و اصول، ص150).اين اجتهاد در شيعه اصلاً مورد اقبال واقع نگشت. حتى عالمانى چون ابن جنيد اسكافى و ابن ابى عقيل عمانى كه به

صفحه از 24