پژوهشى در نسخه شهيد اول از صحيفه سجاديه - صفحه 68

آنها ـ ولو به اشاره و اجمال ـ ناتوان مى‏سازد. كافى است بدانيم دشمنان و مغرضان ـ كه براى تشكيك در بسيارى از آثار ائمه عليهم ‏السلام مى‏كوشند ـ در برابر صحيفه سجاديه به تواضع سرفرود آورده‏اند.

1 ـ 2. اعتبار صحيفه از جهت متن

ميرداماد (م 1041 هـ) مى‏گويد: «در انجيل اهل بيت و زبور آل محمد عليهم ‏السلام رموزى آسمانى و الفاظى الهى و اسلوبى وحيانى و جلوه‏هاى فرقانى يافت مى‏شود.» ۱
سيد على‏خان مدنى (م 1120 هـ) مى‏نويسد : «صحيفه سجاديه، نمادى از علم الهى است و بوى معطّر كلام نبوى از آن استشمام مى‏شود. بايد چنين باشد، چرا كه پاره‏اى از نور مشكات رسالت و نفحه‏اى از شميـم بوستان امامت است. تا آنجا كه ـ از جهت اشتمال بر انوار حقايق معرفت و ميوه‏هاى باغهاى حكمت ـ با وحى آسمانى و صحف عرشى و ملكوتى مانندش دانسته‏اند.» ۲
مولى محمد تقى مجلسى (م 1070 هـ) مى‏گويد: «بى‏شك صحيفه كامله سجاديه، اثر مولايمان سيد الساجدين است، چرا كه محتواى آن و فصاحت و بلاغتش و اشتمالش بر علوم الهى، به گونه‏اى است كه جز معصوم نمى‏تواند گوينده آن باشد. خداى ربّ العالمين را سپاس و ستايش مى‏كنيم بر اين نعمت جليل و عظيمى كه به ما شيعيان اختصاص يافته است.» ۳
وى بعد از ذكر طرق روايتى فراوان براى صحيفه مى‏گويد: «اما صحيفه از حيث عبارت، واضح‏تر و روشن‏تر از آن است كه به بيان آيد. اين كتاب ـ همانند قرآن مجيد ـ در اوج فصاحت است. از جهت مشتمل بودنش بر علوم الهى نيز بر كسى كه كمترين اطلاعى از علوم دارد، روشن و واضح است.» ۴
در اعتبار صحيفه همين بس كه محدّثان بزرگ و مصنّفان حديث، آن را معتبر دانسته و

1.ـ شرح صحيفه سجاديه، ص ۵۵.

2.ـ رياض السالكين، ج ۱ ص ۵۱.

3.ـ بحارالانوار ج ۱۱۰،ص ۶۶، وى اين مطلب را در ضمن اجازه‏اى به تاريخ ۱۰۶۴ هـ ايراد كرده است.

4.ـ بحارالانوار، ج ۱۱۰، ص ۵۹، صورت ۴۱.

صفحه از 108