ترجمه و شرح قصيده‏ى « وسيلة الفوز و الأمان فى مدح مولانا صاحب الزّمان » - صفحه 162

ترجمه: اگر كوه صبر به سبب حوادث ناگوار و خطير فرو ريزد، ولى كوه بردبارى و صبر و استقامت من استوار و فناناپذير است.




۱۹ـ و خطبٍ يُزيلُ الروْعَ أيْسر‏ُ وقعهكُؤُودٍ كَوَخْزٍ بالأسنّةِ سعّار

شرح مفردات: الروع: هراس، ترس؛ كُؤود: از ميان برنداشتنى و دشوار؛ وخز: زخم ناشى از فرورفتن سرنيزه و دردناك و جگرسوز؛ الأسنّة (جمع سنان): سرنيزه؛ سعّار: آتشين.
ترجمه: چه بسا گرفتارى‏اى كه ترس را از بين مى‏برد، آسان‏تر از گرفتارى روزگار و زمانه است كه مانند زخمى دردناك و جگرسوز و دشوار است.




۲۰ـ تَلَقيْتُهُ و الحتفُ دَونَ لقائِهِبِقَلْبٍ وَقُورٍ بالهزاهِزِ صبّار

شرح مفردات: تَلْقيتُهُ: آن را پذيرفتم؛ الحتف: مرگ، نابودى؛ دون: در نزديكى؛ وقور: بردبارى؛ الهزاز: فتنه‏اى كه منجر به جنگ و نبرد بين مردم مى‏شود؛ صبّار: بسيار صبور.
ترجمه: چه بسا گرفتارى‏اى كه با نزديك‏شدنش هلاكت و مرگ حتمى است و من با قلبى بسيار باوقار و صبور، بدون كوچك‏ترين تزلزل و لغزشى؛ آن را با آغوش باز مى‏پذيرم.




۲۱ـ وَ وَجْهٍ طَليقٍ لايملُّ لِقاؤُهو صَدرٍ رحيبٍ في وُرودٍ و اِصدارِ

شرح مفردات: وجه طليق: روى گشاده؛ بالايملّ: كسل نمى‏شود؛ ورود (به خاطر ضرورت شعرى به‏جاى كلمه‏ى «ايراد» از «ورود» استفاده شده): دارا شدن؛ اصدار: بيرون رفتن و خارج شدن
ترجمه: چه بسا در مقابل آن گرفتارى با چهره‏اى بشّاش و گشوده كه از ديدار با آن هرگز ملول نمى‏شود و سينه‏اى فراخ به هنگام ورود و خروج؛ به پيشوار و

صفحه از 179