ترجمه و شرح قصيده‏ى « وسيلة الفوز و الأمان فى مدح مولانا صاحب الزّمان » - صفحه 168

عاف: بدش آمد، نفرت پيدا كرد؛ سور (جمع سورة): منزل؛ سيّار: سياره كه مراد از آن هفت سياره‏ى ماه، عطارد، زهره، خورشيد، مريخ، مشترى و زحل است.
ترجمه: او آن بزرگ و بزرگ‏منشى است كه اگر هفت آسمان بر خلاف حكم نافذ او همداستان شوند، برج‏هاى بلندشان واژگون مى‏گردند و مدارها و فلك‏هاى گردنده‏شان ساكن و مختلّ شود و ستارگان ثابت آن‏ها، از بيم، از هم مى‏پاشند و سيّارگان از سير در منازل خويش باز مى‏مانند.




۴۶ـ أيا حُجَّةَ اللّه‏ِ الّذي لَيْسَ جاريابِغَير الَّذي يَرْضاهُ سابِقَ اَقدارِ


۴۷ـ وَ يا مَنْ مَقاليدُ الزّمانِ بِكَفِّهِوَ ناهيكَ مِنْ مَجدٍ بِهِ خَصَّهُ الباري


۴۸ـ اَغِثْ حَوْزَةَ الايمانِ وَ اعْمُرْ رُبُوعَهُفَلَمْ يَبْق مِنْها غَيْرُ دارِسِ آثارِ

شرح مفردات: اقدار (جمع قدر): مجموعه‏ى چيزهايى كه خداوند مقدّر نموده است؛ مقاليد (جمع مِقلاد): كليد؛ ناهيك: قابل ملاحظه و در خور تعجّب است؛ البارى: آفريدگار؛ اغث: به فريادبرس، كمك كن؛ الربوع (جمع الربع): عمارت، خانه؛ دارس: كهنه؛ آثار (جمع اثر): آثار باقيمانده از يك بناى محو شده.
ترجمه: اى حجّت خدا، آن‏چه را تو بخواهى مقدّرات پيشين نيز، بر آن جارى خواهد بود. اى كه كليد خزانه‏هاى زمان در دست توست، همين عظمت كه خداوند تو را بدان ويژه ساخته است قابل ملاحظه و در خور ستايش است. اى پيشواى بر حق! حوزه‏ى روشن‏دلان مؤمن را درياب و پايگاه‏هاى عالى توحيد را آباد كن، كه به جز آثار خرابى چيزى از آن‏ها بر جاى نمانده است.



۴۹ـ و أنْقِذْ كتابَ اللّه‏ِ مِنْ يدِ عُصْبَةٍعَصَوا وَ تَمادوا فى عُتُوٍّ وَ اصرارِ


۵۰ـ يَحيدونَ عَنْ آياتِهِ لِروايةٍرَواها أبوشعيون عن كعب الأحبار

صفحه از 179