شرح مفردات: أنقذ: نجات بده؛ عصبة: گروه؛ تمادوا: مداومت كردند؛ عتو: تكبّر، جور؛ اصرار: پافشارى؛ يحيدون: روگردان مىشوند؛ ابوشعيون: كنيهاى براى فردى ناشناس و كنايه از مجهول است؛ كعب الاحبار: او شخصى يهودى است كه در زمان ابوبكر اسلام آورد و در واقع نام او كعب احبار است. ۱
ترجمه: كتاب خدا را از چنگ گروهى كه پيوسته عصيان ورزيدند و بر سركشى خويش پافشارى كردند، بيرون بياور، چرا كه اينان با روايات جعلى كه ابوشعيون از كعب احبار آنها را روايت كرده است، از مقاصد درست كتاب خدا منحرف شدند.
۵۱ـ وَ فِي الدّينِ قد قاسوا دعاثوا و خبّطوابآرائِهِمْ تخبيطَ عَشواءَ مِعْسار
شرح مفردات: قاسوا: اندازه گرفتند، مقايسه كردند؛ عاثوا: ويران كردند، خراب كردند؛ خَبّطوا تخبيط عشواء: اصطلاحا گترهاى يا بيهوده كار كردن؛ عَشواء: تاريك دلى؛ خبط عشواء: كوركورانه؛ معسار: بسيار دشوار.
ترجمه: دين را با قياسهاى باطل خود توجيه كردند، به دين گزند رسانيدند و در نظريات خويش مانند كمبينانِ پرلغزش دچار خطا و اشتباه شدند.
۵۲ـ وَ أنْعِشْ قُلُوبا فى انتظارك قُرِّحَتْوَ أضْجَرَها الاعداءُ اَيَّةَ إضْجارٍ
شرح مفردات: أنعش: دوباره جان ببخش؛ قُرِّحتْ: زخمى شده؛ اضجر: آزرد، رنجاند.
ترجمه: دلهايى را كه در انتظار تو مجروح گشته و آن دلهايى را كه دشمنان آن را رنجانده و آزردهاند، دوباره جان ببخش.
۵۳ـ وَ خَلِّصْ عِبادَ اللّهِ مِنْ كُلِّ غاشمٍوَ طَهِّرْ بلادَ اللّهِ مِنْ كُلِّ كُفّارِ