ترجمه: هر چه كه اين قصيده بيشتر خوانده شود، قبول آن بيشتر مىشود، گويى كه احاديث دوستان «نجد» است كه تكرار آن ملالت نمىآورد.
شيخ معتقد است كه اين قصيده در ثناى حضرت مهدى صلواتاللّهعليه است و هر چه توسّط جانهاى مشتاق و محافل ادباء در مجالس اهل خرد بيشتر خوانده شود و تكرار گردد، پذيرش آن براى سرشتها و شنيدن آن براى گوشها دلنشينتر است، چرا كه اين قصيده در مدح خاتم ولايت است كه با مدح او، قلب سرايندهاش تجلى يافته، سختىهاى او زايل شده، گناهانش محو و حسناتش دو برابر و درجاتش عالى مىشود، چرا كه در حديث آمده است:
«مَن قال فينا بيتا بَنى اللّهُ لَهُ بيتا في الجَنَّة»۱
نتيجهگيرى و جمعبندى قصيده
قصيدهى وسيلة الفوز و الأمان از جمله قصايد دينى اثنى عشرى است كه شاعر در مطلع، قصيدهى خود را به بيان برق نجدى و خاطرات و پيمانهاى حُزوى و عذيب و ذى قار اختصاص مىدهد. اين مضامين از واژههاى جذّابى است كه خواننده را به وجد مىآورد. سپس قصيدهى خود را با تغزّل ادامه مىدهد و بيان مىدارد كه عشق محبوب شرارههاى آتش را در درون او دوباره شعلهور كرده است، آنجا كه مىگويد:
و هَيّجَ مِنْ اشواقنا كُلَّ كامنٍوَ اجَّجَ فى أحشائنا لاعجَ النّار
بيان درد فراق، ظلم زمانه، مقايسه شدن او با افراد دونمايه، عدم شناخت قدر و منزلت شاعر و در نهايت اظهار نعمت در مقابل همهى مشقتها و درهاى جانكاهى كه زمانه او را مبتلا كرده است و حفظ نمودن عزّت نفس شاعر، درون مايهى تغزّل 29 بيتى شاعر است.
شاعر در بيت سى و يكم توانايى خود را نشان داده و با مهارتى خاص تخلّص كرده و وارد موضوع اصلى قصيدهى خود مىشود:
و لا انْتشَرَتْ فِى الخافقينِ فضائلىو لا كانَ فِى المـَهديِ رائقُ اشعاري
شاعر در ادامه با استناد به آيات قرآن، احاديث و روايات اهل بيت عليهم السلام در دو بخش به مطالب زير اشاره مىكند:
1.بحارالأنوار، علّامه مجلسى ۲۶ / ۲۳۱.