قسمت شريطه يا دعا
1ـ ابتدا شاعر از حضرت درخواست مىكند كه در ظهور خود شتاب كند. (و عَجِّل فداك.... بيت 54ـ 55)
2ـ سپس دعا مىكند كه افرادى از قبيلهى او جزء ياران آن امام همام باشند. (بهم من بنىهمدان.... بيت 56 تا 58)
استاد سعيد نفيسى معتقد است:
«شيخ به دليل خوض و تدقيق در مسائل علمى و كشف معضلات رياضى نتوانسته آن لطافت و حساسيت لازمه را در شعر حفظ كند.» ۱
بايد گفت كه اين يكى از نقاط قوت شاعر است، چرا كه شيخ در قصيدهى خود تبحّرش را در علوم زير نشان مىدهد:
1ـ در رياضى و شناخت اعداد گنگ و اصم و تعريف جذر اين اعداد (بيت 35):
وَ مقتدرٍ لَوْ كَلَّفَ الصُمَّ نطقهابأجذارها فاهَبَ إليه باَجذارِ
2ـ در فلسفه و تسلّط بر آراء فلاسفهى غرب و استعارهاى زيبا در ميان لفظ «اشراق» كه در آن اشارههايى است به تفكّرات افلاطون و حكمت اشراقى (بيت 39):
باشراقِها كُلُّ العوالِمِ اَشْرَقَتْلِما لاحَ في الكونَيْنِ مِنْ نُورِها الساري
3ـ آشنايى به فلسفه و عرفان اسلامى، به اعتبار كاربرد عقول عشر (بيت 42):
و مِنهُ العُقولُ العَشْرُ تبغي كَمالَهاوَ لَيْسَ عَلَيها في التَّعَلُّمِ مِن عارِ
4ـ شناخت او نسبت به هيأت و علم نجوم، آنجا كه به هفت آسمان، برجها، حركت افلاك و سيارات اشاره مىكند. (همامٌ لو السبع.... بيت 43 تا 46)
1.كليّات و آثار شيخ بهايى (مقدمه، ص ب).