عبادتى براى شيعه پرثوابتر و پرفايدهتر از انتظار فرج آن وجود مقدّس نمىباشد. اين نکته بايد مورد عنايت و توجّه ما قرار بگيرد که اين انتظار فرج و دعاکردن براى ظهور آن حضرت که خودش به پسر مهزيار مىفرمايد: «پسر مهزيار! به شيعيان من سلام من را برسان و بگو براى ظهور من دعا کنند که خدا فرج من را نزديک کند.» و البتّه مجامع شيعيان در هر جا منعقد است علامت شيعه اين است که بايستى در مقام دعا برآيند و از خدا بخواهند که خدا آن وجود مقدس را از پس پردهى غيب ظاهر کند؛ زيرا تا آن وجود مقدّس نيايد شکستگىها اصلاح نخواهد شد. ولى آن نکتهاى که بايد ما کاملاً به آن توجّه کنيم، عبارت از اين است که انتظار فرج کشيدن مقدّماتى دارد؛ به اين معنا که آدمى وقتى مىخواهد انتظار فرج بکشد، مانند انتظار يک ميهمانى عزيزالوجود است. وقتى انسان، انتظار آمدن ميهمان عزيزالوجود را دارد، کاملاً خانه را پاک و پاکيزه و وسايل آمدن را براى ميهمان عزيز مهيّا مىکند. آنگاه در مقام انتظار برمىآيد. ما هم که مىخواهيم انتظار فرج بکشيم، شرط اوّل اين است که بايستى خانهى دل را کاملاً پاک کنيم از ارجاس و کثافات و اخلاق رذيله و صفات ناپسنديده. وقتى خانهى دل را پاک کرديم، آماده و مهيّاى ظهور آن وجود مقدس مىگرديم؛ و الّا اگر کسى آلوده باشد و سراپا غرق اخلاق رذيله و صفات ناپسنديده باشد، اگر اين آدم در مقام دعا برآيد که خدايا فرج ولى عصر را نزديک کن، اين نفرين است [که] دربارهى خودش دارد مىکند. زيرا که ولى عصر امام زمان ذخيرهاى است براى سعادتمندى اهل ايمان و بالأخره موجب بدبختى و بيچارگى اهل نفاق است چنانکه در قرآن مىفرمايد: «بقيّهاللّه خيرٌ لکم إن کُنتم مؤمنين» . يعنى اگر مردم اهل ايمان هستند، از وجود مقدّس آن حضرت ابدا باک ندارند؛ زيرا که ولى عصر امام زمان براى آن نمىآيد که مؤمنين را بيازارد؛ بلکه مىآيد انتقام بگيرد از آن کسانى که اهل ظلم و جور هستند، آن کسانى که اخلاق رذيله و صفات ناپسنديده ملکهى ثانوى آنها شده است. پس ما در شرط اوّل بايد خودمان را پاک و خانهى دل را کاملاً از هر رجس و کثافتى پاک کنيم، آنوقت انتظار بريم که اميدواريم که خداوند اين عيونِ ديدهى ما را به آن طلعت زيبا روشن و منوّر گرداند که نميريم و نميريد و آقايان همه زنده بمانيم انشاءاللّه که در رکاب آن وجود مقدّس آمادهى جانبازى گرديم و إنشاءاللّه زنده باشيم و به همين زودى بشنويم نداى