پژوهشى پيرامون پديده‏ ى غلو و جريان غالى‏ گرى در شيعه - صفحه 42

غلو و پيشينه‏ى آن

1. در يهوديّت و مسيحيّت

پيش از اسلام، واقعه‏ى غلو را مى‏بايست در ميان باورها و اعتقادات يهوديان و مسيحيان جست‏وجو كرد كه «عُزير» و «مسيح» را نه بندگان خداوند، بلكه پسران او مى‏دانستند و گروهى پا را فراتر نهاده و به الوهيّت عيسى عليه ‏السلام معتقد گشته بودند.
خداوند در قرآن، اهل كتاب را از اين كار بازداشته و تفكّر ايشان را مبالغه‏آميز معرّفى كرده است:
يا أهلَ الكتابِ لاتغلُوا فِي دينكم وَ لا تَقولُوا عَلَى اللّه‏ِ إلّا الحقّ. ۱
اى اهل كتاب، در دين خود از اندازه فراتر مرويد و بر خدا جز راست مگوييد.
قُلْ: يا أهل الكتابِ لاتَغلُوا فِي دينكم غيرَ الحقِّ. ۲
بگو: اى اهل كتاب، در دينتان به ناروا گزاف‏گويى مكنيد.
هم‏چنين در آيه‏ى 72 مائده، اعتقاد به الوهيّت مسيح عليه ‏السلام در شمار باورهاى كفرآميز قرار گرفته است:
لَقَد كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إنَّ اللّه‏َ هُوَ المسيحُ ابنُ‏مريمَ.
به راستى كافر شدند كسانى كه گفتند: خدا همان مسيح پسر مريم است.

2. در اسلام

نقطه‏ى آغازين و پيدايش پديده‏ى غلو و جريان غالى‏گرى را در اسلام، مى‏توان در دو مقطع زمانىِ ذيل دنبال كرد: 1ـ در زمان عبداللّه‏بن سبا، 2ـ در زمان امام حسن عسكرى عليه ‏السلام و غيبت صغرا و ظهور غلاتى چون شلمغانى ۳ ، هلال

1.نساء (۴)/ ۱۷۱.

2.مائده (۵) / ۷۷.

3.محمّدبن على شلمغانى، اهل شلمغان، از قراء واسط است. وى به نام «ابن‏ابى‏العزاقر» نيز خوانده مى‏شود و بدين خاطر پيروان او را «عزاقرى» ناميده‏اند. در ابتدا از نزديكان ابوالقاسم حسين‏بن روح بود و بعد در اثر گرايش به افكار غلات و ترويج غالى‏گرى، مورد طرد حسين‏بن روح واقع گرديد. تا آن‏جا كه حتّى از طرف حضرت ولى عصر عليه ‏السلام عليه او توقيع صادر شده است. (على و العوالم / ۲۵۷) يادآورى مى‏شود كه متن توقيع شريف در كتاب «احتجاج طبرسى» ۲ / ۵۵۲ مذكور است.

صفحه از 65