پژوهشى پيرامون پديده‏ ى غلو و جريان غالى‏ گرى در شيعه - صفحه 58

عِلْمِنا إلّا ألفِا غَير مَعطوفةٍ. 1 اى كامل! براى ما پروردگارى قرار دهيد كه رجوع به سوى اوست؛ آن‏گاه آن‏چه مى‏خواهيد در فضل ما بگوييد. و (بدانيد كه) از علوم و فضايل ما به شما نرسيده است مگر به قدر حرف الفى كه به حرفى ديگر معطوف نگشته باشد. 2
اينك سخن خود را با ذكر حديثى از رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمپى مى‏گيريم كه خطاب به حضرت اميرالمؤمنين عليه ‏السلام چنين فرموده‏اند:
اى على! اگر ترس آن نبود كه با ذكر فضايل تو، مردم هرآن‏چه را در حقّ مسيح بر زبان راندند در شأن تو نيز باز گويند، امروز از بزرگى و مقامت، سخنى مى‏گفتم كه مردم با شنيدنش، خاك پاى تو و نيز اضافه‏ى آب وضويت را محض تبرّك و شفا برمى‏داشتند. 3
جاى شگفتى و بسى تأسّف است كه عدّه‏اى از پژوهشگران به بهانه‏ى وجود تفكّرات غلوآميز، دانسته و نادانسته در صدد نفى علم غيب امامان عليهم ‏السلام و بسيارى از فضايل ايشان برآمده‏اند و آن‏ها را عقايد غلات پنداشته‏اند. به نظر مى‏رسد كه اين قبيل اشخاص، خود در نقد چنين انديشه‏هايى راه غلو و مبالغه را در پيش گرفته‏اند.
صحيح اين است كه آن دسته از روايات كه علمِ غيب را از امام عليه ‏السلام نفى مى‏كند، نه علم غيب به طور مطلق، بلكه علم غيب ذاتى و بى‏واسطه را از امام عليه ‏السلام منتفى دانسته است. بر اين گفته، آيات و روايات بى‏شمارى صحّه مى‏گذارد كه در جاى خود قابل طرح و پرسش و پاسخ خواهد بود. البتّه اين مقاله در مقام طرح آراء و نظرات غلات و چگونگى شكل‏گيرى آن‏هاست؛ لذا امكان پژوهش پيرامون «علم امام و فضايل اهل بيت عليهم ‏السلام » در اين فرصت منتفى است؛ امّا به نكته‏اى مهم اشاره مى‏كنيم. به اعتقاد ما، محكوم‏كردن غلات و بازگو كردن نقش تخريبى ايشان نبايد به قيمت حذف فضايل و مناقب اهل بيت عليهم ‏السلام تمام شود. به نظر مى‏رسد كه بسيارى از اين فضايل‏ـ از جمله علم غيب امام‏ـ تحت‏الشّعاع فعّاليّت انحرافى اهل غلو قرار گرفته و از بوته‏ى پژوهش بيطرفانه بيرون رفته است، بلكه به

1.بصائر الدّرجات / ۵۰۷؛ بحارالانوار ۲۵ / ۲۸۳؛ القطره ۱ / ۷۲.

2.اين عبارت، كنايه از قلّت و كمى است.

3.بحارالانوار ۲۵ / ۲۸۴.

صفحه از 65