عِلْمِنا إلّا ألفِا غَير مَعطوفةٍ. 1 اى كامل! براى ما پروردگارى قرار دهيد كه رجوع به سوى اوست؛ آنگاه آنچه مىخواهيد در فضل ما بگوييد. و (بدانيد كه) از علوم و فضايل ما به شما نرسيده است مگر به قدر حرف الفى كه به حرفى ديگر معطوف نگشته باشد. 2
اينك سخن خود را با ذكر حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمپى مىگيريم كه خطاب به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام چنين فرمودهاند:
اى على! اگر ترس آن نبود كه با ذكر فضايل تو، مردم هرآنچه را در حقّ مسيح بر زبان راندند در شأن تو نيز باز گويند، امروز از بزرگى و مقامت، سخنى مىگفتم كه مردم با شنيدنش، خاك پاى تو و نيز اضافهى آب وضويت را محض تبرّك و شفا برمىداشتند. 3
جاى شگفتى و بسى تأسّف است كه عدّهاى از پژوهشگران به بهانهى وجود تفكّرات غلوآميز، دانسته و نادانسته در صدد نفى علم غيب امامان عليهم السلام و بسيارى از فضايل ايشان برآمدهاند و آنها را عقايد غلات پنداشتهاند. به نظر مىرسد كه اين قبيل اشخاص، خود در نقد چنين انديشههايى راه غلو و مبالغه را در پيش گرفتهاند.
صحيح اين است كه آن دسته از روايات كه علمِ غيب را از امام عليه السلام نفى مىكند، نه علم غيب به طور مطلق، بلكه علم غيب ذاتى و بىواسطه را از امام عليه السلام منتفى دانسته است. بر اين گفته، آيات و روايات بىشمارى صحّه مىگذارد كه در جاى خود قابل طرح و پرسش و پاسخ خواهد بود. البتّه اين مقاله در مقام طرح آراء و نظرات غلات و چگونگى شكلگيرى آنهاست؛ لذا امكان پژوهش پيرامون «علم امام و فضايل اهل بيت عليهم السلام » در اين فرصت منتفى است؛ امّا به نكتهاى مهم اشاره مىكنيم. به اعتقاد ما، محكومكردن غلات و بازگو كردن نقش تخريبى ايشان نبايد به قيمت حذف فضايل و مناقب اهل بيت عليهم السلام تمام شود. به نظر مىرسد كه بسيارى از اين فضايلـ از جمله علم غيب امامـ تحتالشّعاع فعّاليّت انحرافى اهل غلو قرار گرفته و از بوتهى پژوهش بيطرفانه بيرون رفته است، بلكه به
1.بصائر الدّرجات / ۵۰۷؛ بحارالانوار ۲۵ / ۲۸۳؛ القطره ۱ / ۷۲.
2.اين عبارت، كنايه از قلّت و كمى است.
3.بحارالانوار ۲۵ / ۲۸۴.