پژوهشى پيرامون پديده‏ ى غلو و جريان غالى‏ گرى در شيعه - صفحه 59

شكل‏هاى مختلف و به بهانه‏ى غلو و غالى‏گرى ناديده انگاشته مى‏شود.
براى نمونه، يكى از نويسندگان معاصر ۱ به تكذيب و انكار روايت ذيل كه از صادق آل‏محمّد صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمروايت شده، همّت گمارده است:
قالَ أبُوعبداللّه‏ عليه ‏السلام : أيُّ إمامٍ لايَعلَمُ ما يُصيبُهُ وَ إلى ما يصيرُ؟! فَليسَ ذلِكَ بِحُجَّةٍ للّه‏ِ عَلى خَلقهِ.۲امام صادق عليه ‏السلام فرمودند: چه امامى است كه نداند چه به او مى‏رسد و چه سرانجامى به انتظار اوست؟! چنين‏كسى حجّت خدا بر خلقش نمى‏باشد.
ليكن بايد دانست كه توجّه به فضاى حاكم بر صدور روايت و شرايط خاصّ محيطى و نيز نيّات و مقاصد پرسش‏كنندگان و سطوح فكرى ايشان در فهم روايات اثر دارد. به اين حديث دقّت كنيد:
ابوبصير مى‏گويد: به ابوعبداللّه‏ (امام صادق) عليه ‏السلام عرضه داشتم كه غلات بر اين باورند كه شما از تعداد قطرات باران و عدد ستارگان و برگ‏هاى درختان و نيز حيوانات و موجودات دريا آگاهيد. حضرت دستان خود را رو به آسمان بلند كرد و چنين فرمود: پاك و منزّه است خدايى كه كسى جز او بر اين امور آگاه نيست. ۳
در حديث مذكور، داشتن علم غيب از امام عليه ‏السلام منتفى اعلام شده است؛ امّا براى فهم مراد امام از روايت و به مصداق «حَديثُنا صَعبٌ مُستصعب»۴ ، نبايد تنها به آن اكتفا نمود؛ بلكه بايد به مجموعه‏ى احاديث در اين باب توجّه شود كه علم غيبِ ذاتى را از تمام بندگان‏ـ حتّى پيامبر و امامان معصوم عليهم ‏السلام ـ نفى كرده و آن را منحصر به خداى تعالى دانسته‏اند؛ ولى افاضه‏ى اين علم را از سوى خداى حكيم به برخى از بندگانش كه خود مى‏پسندد، روا دانسته‏اند؛ چنان كه در آيه‏ى 26 و 27 سوره‏ى جنّ به صراحت بيان شده است.

1.براى اين‏كه روند صحيح «نقد انديشه» به جريان غلط «نقد نويسنده» تبديل نشود، از ذكر برخى از نام‏ها خوددارى مى‏شود و به جاى آن، عين كلام صاحبانِ آن‏ها نقل مى‏گردد. مشابه اين سخنان را در برخى از اظهارنظرها، مقالات و كتاب‏ها مى‏توان يافت.

2.كافى ۲ / ۳.

3.اختيار معرفة الرّجال، ش ۵۴۷.

4.مختصر بصائر الدّرجات / ۱۲۳ ؛ القطره ۱ / ۵۷؛ بحارالانوار ۲۵ / ۳۶۶.

صفحه از 65